بيان جامع امام رضا عليه السلام در گرامي داشت ايام محرم، عزاداري، ثواب گريه بر امام حسين عليه السلام
مقدمه:
با حلول ماه محرم، ايام غم و اندوه شيعيان و محبان اهل بيت عليهم السلام ، شهرها، خيابانها، كوچه ها رنگ و بوي ديگري به خود ميگيرند، حسينيهها، مساجد و تكايا به نشانهي عزاداري، سياهپوش ميشوند، پرچمها و پلاكارتهاي عزاداري بر سر در خانه، و اماكن عمومي نصب ميشود.
حركات، گفتار و رفتارهاي محبان اهل بيت نيز با الهام از نهضت جاودانه عاشورا، رنگ و بوي حسيني دارند، هرجا سخن از قيام كربلا و رهبر و پيشواي نهضت، حسين بن علي عليهما السلام و شهداي كربلا است. و در يك كلام، همه جا حال و هواي حسين و همهي اقشار مختلف مردم چه شيعه و چه اهل سنت، حسيني ميشوند.
سايت مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف، ايام عزاداري سالار شهيدان حضرت ابا عبد الله الحسين عليه السلام به محضر همه ارادتمندان آن حضرت و صاحب عزاي اصلي، يگانه منجي عالم بشريت حضرت بقية الله الاعظم ارواحنا فداه، تسليت عرض مينمايد.
پاسخ اين روايت به شبهات عزاداري
دشمنان قسم خوردهي اهل بيت عليهم السلام، در ايام محرم و عزاداري، شبهاتي را در بحث عزاداري سالار شهيدان حضرت ابا عبد الله الحسين عليه السلام از شبكههاي اجتماعي مطرح ميكنند، اما غافل از اين كه طرح اين شبهات، به استحكام بيشتر عقاييد جوانان شيعه و اهل سنتي كه به خاندان اهل بيت و امام حسين عليه السلام ارادت دارند، ميانجامد.
سؤال مطرح ميكنند:
آيا گريه و عزاداري براي امام حسين عليه السلام بدعت است؛
آيا صحابه براي ايشان عزاداري و گريه نكرده اند.
آيا ائمهاي شما براي امام حسين عليه السلام عزاداري كرده اند كه شما مجلس عزا ميگيريد؟ آيا ائمه شما براي ايشان گريه كرده اند؟
آيا عزاداري و گريه ثوابي هم دارد؟ چرا شما كار بدون ثواب انجام ميدهيد؟
آنچه گفته شد، مهمترين سؤالات دشمنان اهل بيت در بحث عزاداري است كه در اين روايت نوراني، امام هشتم عليه السلام به همهي آنها پاسخ داده است.
ابتدا متن و ترجمهي روايت را ذكر ميكنيم و پس از آن به تحليل موضوعات آن ميپردازيم.
اما قبل از پرداختن به بحث، نكتهي مهم قابل توجه جوانان عزيز شيعه اين است كه شيعيان، اعتقاد شان را از پيامبر و اهل بيت عليهم السلام ميگيرند؛ يعني گفتار و رفتار آن بزرگواران براي ما حجت است، نه گفتار و رفتار صحابه ؛ زيرا طبق عقيده شيعه و اهل سنت، صحابه پيامبر صلي الله عليه وآله (جز اميرمؤمنان و فرزندانش) ، معصوم نيستند. بنا براين، شايستگي اقتدا و پيروي كردن را ندارند.
و گذشته از آن، برخي از همان صحابه نيز بوده اند كه در حادثه عاشورا در صف مقابل امام حسين عليه السلام قرار داشته اند و در مقابل آن حضرت شمشير كشيده و فرماندهي هزاران جنگجو را در كربلا بر عهده داشته اند. اسامي گروهي از صحابه را كه در كربلا و در سپاه يزيد بوده اند، از منابع اهل سنت در مقالهي جدا آورده ايم، لطفا براي اطلاع بيشتر به اين آدرس مراجعه فرماييد:
آیا شیعیان کوفه امام حسین علیه اسلام را شهید کردند؟
اهل بيت عليهم السلام، اهتمام ويژهاي به عزاداري و گريه بر امام حسين عليه السلام داشته اند و اين مطلب در روايات فراوان نقل شده است كه در اين نوشتار، يكي از روايات را مورد تحليل و بررسي قرار ميدهيم.
روايت جامع امام هشتم عليه السلام
مرحوم شيخ صدوق رحمة الله عليه، در كتاب الامالي، اين روايت را باسند صحيح اين گونه نقل كرده است:
«202 / 5 حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ مَاجِيلَوَيْهِ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ الرَّيَّانِ بْنِ شَبِيبٍ قَالَ دَخَلْتُ عَلَى الرِّضَا عليه السلام فِي أَوَّلِ يَوْمٍ مِنَ الْمُحَرَّمِ- فَقَالَ لِي:
يَا ابْنَ شَبِيبٍ أَصَائِمٌ أَنْتَ فَقُلْتُ لَا فَقَالَ إِنَّ هَذَا الْيَوْمَ هُوَ الْيَوْمُ الَّذِي دَعَا فِيهِ زَكَرِيَّا عليه السلام رَبَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعاءِ فَاسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ وَ أَمَرَ الْمَلَائِكَةَ فَنَادَتْ زَكَرِيَّا وَ هُوَ قائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرابِ أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيى فَمَنْ صَامَ هَذَا الْيَوْمَ ثُمَّ دَعَا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ اسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ كَمَا اسْتَجَابَ لِزَكَرِيَّا عليه السلام.
ثُمَّ قَالَ يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنَّ الْمُحَرَّمَ هُوَ الشَّهْرُ الَّذِي كَانَ أَهْلُ الْجَاهِلِيَّةِ فِيمَا مَضَى يُحَرِّمُونَ فِيهِ الظُّلْمَ وَ الْقِتَالَ لِحُرْمَتِهِ فَمَا عَرَفَتْ هَذِهِ الْأُمَّةُ حُرْمَةَ شَهْرِهَا وَ لَا حُرْمَةَ نَبِيِّهَا صلي الله عليه وآله لَقَدْ قَتَلُوا فِي هَذَا الشَّهْرِ ذُرِّيَّتَهُ وَ سَبَوْا نِسَاءَهُ وَ انْتَهَبُوا ثَقَلَهُ فَلَا غَفَرَ اللَّهُ لَهُمْ ذَلِكَ أَبَداً.
يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عليه السلام فَإِنَّهُ ذُبِحَ كَمَا يُذْبَحُ الْكَبْشُ وَ قُتِلَ مَعَهُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ ثَمَانِيَةَ عَشَرَ رَجُلًا مَا لَهُمْ فِي الْأَرْضِ شَبِيهُونَ وَ لَقَدْ بَكَتِ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَ الْأَرَضُونَ لِقَتْلِهِ وَ لَقَدْ نَزَلَ إِلَى الْأَرْضِ مِنَ الْمَلَائِكَةِ أَرْبَعَةُ آلَافٍ لِنَصْرِهِ فَوَجَدُوهُ قَدْ قُتِلَ فَهُمْ عِنْدَ قَبْرِهِ شُعْثٌ غُبْرٌ إِلَى أَنْ يَقُومَ الْقَائِمُ فَيَكُونُونَ مِنْ أَنْصَارِهِ وَ شِعَارُهُمْ يَا لَثَارَاتِ الْحُسَيْنِ.
يَا ابْنَ شَبِيبٍ لَقَدْ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عليه السلام أَنَّهُ لَمَّا قُتِلَ الْحُسَيْنُ جَدِّي عليه السلام مَطَرَتِ السَّمَاءُ دَماً وَ تُرَاباً أَحْمَرَ.
يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ بَكَيْتَ عَلَى الْحُسَيْنِ عليه السلام حَتَّى تَصِيرَ دُمُوعُكَ عَلَى خَدَّيْكَ غَفَرَ اللَّهُ لَكَ كُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتَهُ صَغِيراً كَانَ أَوْ كَبِيراً قَلِيلًا كَانَ أَوْ كَثِيراً.
يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ سَرَّكَ أَنْ تَلْقَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَا ذَنْبَ عَلَيْكَ فَزُرِ الْحُسَيْنَ عليه السلام.
يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ سَرَّكَ أَنْ تَسْكُنَ الْغُرَفَ الْمَبْنِيَّةَ فِي الْجَنَّةِ مَعَ النَّبِيِّ وَ آلِهِ صلي الله عليه وآله فَالْعَنْ قَتَلَةَ الْحُسَيْنِ.
يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ سَرَّكَ أَنْ تَكُونَ لَكَ مِنَ الثَّوَابِ مِثْلَ مَا لِمَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ الْحُسَيْنِ عليه السلام فَقُلْ مَتَى مَا ذَكَرْتَهُ يا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً.
يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ سَرَّكَ أَنْ تَكُونَ مَعَنَا فِي الدَّرَجَاتِ الْعُلَى مِنَ الْجِنَانِ فَاحْزَنْ لِحُزْنِنَا وَ افْرَحْ لِفَرَحِنَا وَ عَلَيْكَ بِوَلَايَتِنَا فَلَوْ أَنَّ رَجُلًا تَوَلَّى حَجَراً لَحَشَرَهُ اللَّهُ مَعَهُ يَوْمَ الْقِيَامَه».
الصدوق، ابوجعفر محمد بن علي بن الحسين _متوفاى381ق _ ، الأمالي، ص 192، تحقيق و نشر: قسم الدراسات الاسلامية – مؤسسة البعثة – قم، الطبعة: الأولى، 1417هـ.
«ريان بن شبيب ميگويد: در روز اول محرم خدمت امام رضا عليه السلام رسيدم، آن حضرت فرمود: اى فرزند شبيب آيا روزه هستى؟ عرض كردم: روزه ندارم.
فرمود: در اين روز، حضرت زكريا (عليه السلام) دعا كرد و از خداوند خواست تا به او فرزندى عنايت كند، خداوند دعاى او را اجابت فرمود و به فرشتگان امر نمود تا هنگامى كه زكريا در محراب مشغول عبادت است وى را مژده دهند كه خداوند به او فرزندى خواهد داد، اينك هر كس امروز روزه داشته باشد و از خداوند هر چه بخواهد، مورد اجابت قرار خواهد؛ گرفت همان طور كه دعاى زكريا مستجاب شد.
سپس فرمود: اي پسر شبيب ! همانا محرم ماهي است كه مردم زمان جاهليت در اين ماه ظلم و كشتن افراد را به خاطر حفظ حرمت اين ماه، حرام ميدانستند؛ اما اين امت (امت اسلام) حرمت اين ماه و حرمت پيامبرش را نشناختند و در اين ماه ذريه ايشان را كشتند و زنانش را اسير و اموالش را غارت كردند؛ پس خداوند آنها را هرگز نيامرزد.
اى فرزند شبيب اگر خواستي بر كسى گريه كنى، بر حسين بن على عليه السلام گريه كن كه او را مانند گوسفند سر بريدند، و هيجده نفر از خاندان او را كه مانند آنها در زمين نبودند با وى كشته شدند، آسمان و زمين براى كشته شدن او گريه كردند.
چهار هزار فرشته براى يارى كردن او فرود آمدند و او را كشته يافتند، و آنها محزون و غبار آلود در كنار قبر او ميباشند تا وقتى كه قائم عليه السلام قيام كند، در هنگام ظهور قائم، آن فرشتگان وى را يارى مىكنند و شعار آنان «يا آل ثارات الحسين» عليه السلام مىباشد.
اى پسر شبيب! پدرم از پدرش از جدش برايم نقل كرد، چون جدم حسين (عليه السلام) كشته شد، آسمان خون و خاك سرخ باريد.
اى فرزند شبيب! اگر بر حسين بن على عليهما السلام گريه كني تا اين كه اشكهايت بر گونههايت جارى شود، خداوند همه گناهان تو را مىآمرزد، بزرگ باشد يا كوچك اندك باشد يا زياد.
اى فرزند شبيب! اگر ميخواهى خداوند را ملاقات كنى در حالى كه گناه نداشته باشى، حسين عليه السلام را زيارت كن.
اى فرزند شبيب! اگر ميخواهى در بهشت جاى گيرى و با محمد و آلش همنشين گردى، قاتلان حسين عليه السلام را لعنت كن.
اى فرزند شبيب! اگر ميخواهى ثواب شهداى كربلا را داشته باشى، هر گاه ياد آنها را كردى بگو: «يا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً»؛ اي كاش با آنان بودم تا به رستگاري بزرگ ميرسيدم.
اى فرزند شبيب! اگر ميخواهى با ما در درجات بلند قرار گيرى، در هنگام اندوه ما اندوهگين باش، و در وقت خوشحالى ما خوشحالى كن، اكنون به ولايت ما چنگ بزن و بدان اگر كسى سنگى را دوست داشته باشد، خداوند روز قيامت او را با همان سنگ محشور ميكند».
تصحيح سند روايت
اين روايت از نظر سند صحيح است. در اين قسمت سخنان برخي از علماي شيعه را كه بر صحت سند آن تصريح كرده اند، ذكر ميكنيم:
مرحوم علامهي مجلسي اول در كتاب روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه، تصريح نموده كه اين روايت معتبر است:
«و في الحسن كالصحيح، عن الريان بن شبيب قال: دخلت على الرضا عليه السلام في أول يوم من المحرم فقال لي يا بن شبيب أ صائم أنت؟ فقلت: لا،..»
«در روايت حسن كه همانند صحيح است، از ريان بن شبيب نقل شده كه ميگويد: در روز اول محرم بر امام رضا عليه السلام وارد شدم …»
مجلسى، محمدتقى بن مقصودعلى، ـ متوفاي 1070 ق – ، روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه، ج 5، ص 383، (ط – القديمة) – قم، چاپ: دوم، 1406 ق.
مرحوم محقق بحراني در كتاب الحدائق الناضره، نيز سند روايت را صحيح ميداند:
«وروى في كتاب المجالس وعيون الأخبار في الصحيح عن الريان بن شبيب قال : ” دخلت على الرضا عليه السلام في أول يوم من المحرم فقال لي يا ابن شبيب أصائم أنت ؟ فقلت لا . …»
«در كتابهاي مجالس و عيون الاخبار، در روايت صحيح از ريان بن شبيب نقل شده كه ميگويد: بر امام رضا عليه السلام در روز اول محرم وارد شدم ….»
البحراني، الشيخ يوسف، – متوفاي 1186 ق – ، الحدائق الناضرة في أحكام العترة الطاهرة، ج 13، ص 377، ناشر : مؤسسة النشر الإسلامي التابعة لجماعة المدرسين بقم المشرفة، طبق برنامه مكتبه اهل البيت.
شيخ هادي نجفي از علماي معاصر نيز بعد از نقل روايت، بر معتبر بودن سند روايت تصريح كرده است:
«الرواية معتبرة الإسناد. ونقلها الصدوق أيضا بهذا السند في الأمالي : المجلس السابع والعشرون ح 5 / 112 .»
«روايت از نظر سند معتبر است، و آن را شيخ صدوق نيز با اين سند در كتاب الامالي، مجلس 27 حديث پنجم روايت كرده است.»
النجفي، الشيخ هادي، موسوعة أحاديث أهل البيت (ع)، ج 2، ص 78، طبق برنامه مكتبه اهل البيت.
بنابراين، سند روايت از نظر علماي شيعه، معتبر است.
تحليل و تبيين موضوعات مطرح شده در روايت
در فرازهاي مختلف اين روايت صحيح، مطالب و موضوعاتي بيان شده است كه براي هر فرد محب اهل بيت عليهم السلام به ويژه براي شيعيان، قابل تأمل و برخي از فرازها پاسخي كوبنده به شبهاتي است كه دشمنان اهل بيت عليهم السلام در ايام محرم از تريبون ها و شبكههاي ماهوارهاي، القاء ميكنند.
درخواست ما از خوانندگان گرامي اين است كه بند بند روايت را با دقت كامل مطالعه كرده و به خاطر بسپارند و عقيده شان را با توجه به اين روايت صحيح و روايات فراوان ديگر كه در باره عزاداري حضرت سيد الشهدا عليه السلام در منابع اسلامي وارد شده، محكم نمايند. و به سيره امام هشتم عليه السلام اقتدا نموده و فرمايش ايشان را سرلوحه خود در برپايي عزاداري قرار دهند.
اكنون فهرستي از موضوعات اين روايت را به ترتيب ذكر مينماييم:
1. اعمال عبادي در روز اول محرم
نخستين فراز اين روايت، درباره روزه گرفتن روز اول ماه محرم و استجابت دعا در آن روز است؛ چنانچه حضرت زكرياي پيامبر، علي نبينا وآله وعليه السلام، در اين روز ، دعا فرمودند و دعايش به استجابت رسيد:
«فَقَالَ لِي: يَا ابْنَ شَبِيبٍ أَصَائِمٌ أَنْتَ فَقُلْتُ لَا فَقَالَ إِنَّ هَذَا الْيَوْمَ هُوَ الْيَوْمُ الَّذِي دَعَا فِيهِ زَكَرِيَّا عليه السلام رَبَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعاءِ فَاسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ وَ أَمَرَ الْمَلَائِكَةَ فَنَادَتْ زَكَرِيَّا وَ هُوَ قائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرابِ أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيى فَمَنْ صَامَ هَذَا الْيَوْمَ ثُمَّ دَعَا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ اسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ كَمَا اسْتَجَابَ لِزَكَرِيَّا عليه السلام».
«فرمود: اى فرزند شبيب آيا روزه هستى؟ عرض كردم: روزه ندارم.
فرمود: در اين روز حضرت زكريا (عليه السلام) دعا كرد و از خداوند خواست تا به او فرزندى عنايت كند، خداوند دعاى او را اجابت فرمود و به فرشتگان امر نمود تا هنگامى كه زكريا در محراب مشغول عبادت است وى را مژده دهند كه خداوند به او فرزندى خواهد داد، اينك هر كس امروز روزه داشته باشد و از خداوند هر چه بخواهد مورد اجابت قرار خواهد گرفت همان طور كه دعاى زكريا مستجاب شد.»
مرحوم سيد بن طاوس در كتاب اقبال الاعمال، روزهي روز اول ماه محرم را يكي از اعمال عبادي دانسته و يكي از ادلهاي ايشان بر اين مطلب، همين روايت مورد بحث است:
فصل ( 3 ) فيما ندركه من عمل أول يوم من المحرم فمن ذلك صلاة أول كل شهر ودعاؤه وصدقاته ، وقد قدمنا ذلك في الجزء الخامس عند كل شهر ، فتعمل على ما تقدمت صفاته . واعلم أن أول يوم من المحرم من أيام الصيام ، وموسم من مواسم إجابة الدعاء لأهل الاسلام ، روينا ذلك بعدة طرق :
منها : ما رويناه قبل هذا الفصل عن ابن شبيب عن مولانا الرضا عليه السلام .
«اين فصل در باره اعمال روز اول محرم است. از جمله اعمال، نماز روز اول هر ماه، دعا و صدقه دادن در آن است. اين مطلب را در جزء پنجم در قسمت اعمال هر ماه گفتيم، بنابر آنچه ذكر كرديم مورد عمل قرار داده شود. بدان كه روز اول محرم، از روزهايي است كه در آن روزه گرفت و هنگامهي اجابت دعا براي مسلمانان است. اين مطلب از چند طريق براي ما نقل شده است:
از جمله آن، روايتي است كه قبل از اين، از ابن شبيب از امام هشتم عليه السلام روايت كرديم».
السيد ابن طاووس – متوفاي 664 ق-، إقبال الأعمال، ج 3، ص 42 ، تحقيق : جواد القيومي الاصفهاني، ناشر : مكتب الإعلام الإسلامي، چاپ : الأولى سال چاپ : رجب 1414
2. پاسداشت حرمت ماه محرم در جاهليت و هتك حرمت آن در اسلام
دومين فراز فرمايش امام هشتم عليه السلام، مقايسه زمان جاهليت و اسلام در گرامي داشت اين ماه و حفظ حرمت پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله و اهل بيت پاك آن حضرت است:
«ثُمَّ قَالَ يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنَّ الْمُحَرَّمَ هُوَ الشَّهْرُ الَّذِي كَانَ أَهْلُ الْجَاهِلِيَّةِ فِيمَا مَضَى يُحَرِّمُونَ فِيهِ الظُّلْمَ وَ الْقِتَالَ لِحُرْمَتِهِ فَمَا عَرَفَتْ هَذِهِ الْأُمَّةُ حُرْمَةَ شَهْرِهَا وَ لَا حُرْمَةَ نَبِيِّهَا صلي الله عليه وآله لَقَدْ قَتَلُوا فِي هَذَا الشَّهْرِ ذُرِّيَّتَهُ وَ سَبَوْا نِسَاءَهُ وَ انْتَهَبُوا ثَقَلَهُ فَلَا غَفَرَ اللَّهُ لَهُمْ ذَلِكَ أَبَداً».
«سپس فرمود: اي پسر شبيب ! همانا محرم ماهي است كه مردم زمان جاهليت در اين ماه ظلم و كشتن افراد را به خاطر حفظ حرمت اين ماه، حرام ميدانستند؛ اما اين امت [منظور گروه بني اميه و طرفداران آنهاست كه خود را از امت اسلام ميدانستند] حرمت اين ماه و حرمت پيامبرش را نشناختند و در اين ماه ذريه ايشان را كشتند و زنانش را اسير و اموالش را غارت كردند؛ خداوند آنها را هرگز نيامرزد».
امام هشتم عليه السلام اين مطلب را در روايت ديگري نيز اين چنين بيان كرده است:
«حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَسْرُورٍ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ عَمِّهِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَبِي مَحْمُودٍ قَالَ قَالَ الرِّضَا عليه السلام إِنَّ الْمُحَرَّمَ شَهْرٌ كَانَ أَهْلُ الْجَاهِلِيَّةِ يُحَرِّمُونَ فِيهِ الْقِتَالَفَاسْتُحِلَّتْ فِيهِ دِمَاؤُنَا وَ هُتِكَ فِيهِ حُرْمَتُنَا وَ سُبِيَ فِيهِ ذَرَارِيُّنَا وَ نِسَاؤُنَا وَ أُضْرِمَتِ النِّيرَانُ فِي مَضَارِبِنَا وَ انْتُهِبَ مَا فِيهَا مِنْ ثَقَلِنَا وَ لَمْ تُرْعَ لِرَسُولِ اللَّهِ حُرْمَةٌ فِي أَمْرِنَا.
«امام رضا عليه السلام فرمود: محرم ماهى بود كه مردم جاهليت جنگ و كشتار را در آن حرام مىدانستند [اما بني اميه] ريختن خون ما را در آن حلال شمردند و حرمت ما را دريدند و فرزندان و زنان ما را اسير كردند و خيمههاى ما را آتش زدند و آنچه را در آن بود، چپاول و غارت كردند و در باره ما حرمت رسول خدا صلي الله عليه وآله را مراعات نكردند».
الصدوق، ابوجعفر محمد بن علي بن الحسين – متوفاى381 ق-، الأمالي، ص 129، ح 2، تحقيق و نشر: قسم الدراسات الاسلامية – مؤسسة البعثة – قم، الطبعة: الأولى، 1417هـ.
امام هشتم عليه السلام ميخواهد بفرمايد، دشمنان اهل بيت عليهم السلام، بدتر از مردم زمان جاهليت هستند؛ زيرا مردم آن زمان، حرمت ماه هاي حرام را حفظ ميكردند و هر اندازه كه باهم دشمني داشتند، وقتي ماه حرام فرا ميرسيد، جنگ را رها ميكردند. اما آنها با اين كه خود را از امت پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله ميپنداشتند، نه حرمت اين ماه را نگه داشتند و نه حرمت رسول خدا صلي الله عليه وآله را، بلكه در اين ماه، خون فرزند پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله را بر روي زمين ريختند، خانواده شان را اسير كردند وحتي كار را به جايي رساندند كه حرم شان را آتش زدند و اموال شان را به غارت بردند و در شقاوت و سنگدلي، از مردم زمان جاهليت پيشي گرفتند.
3. دستور گريه و عزاداري براي امام حسين عليه السلام
امام رضا عليه السلام بعد از اين كه ظلم بني اميه را در بارهي اهل بيت پيامبر صلي الله عليه وآله در قضيهي عاشورا شرح ميدهد، به ابن شبيب دستور ميدهد كه اگر خواستي براي چيزي گريه كني، براي مظلوميت حسين عليه السلام گريه كن:
«يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عليه السلام فَإِنَّهُ ذُبِحَ كَمَا يُذْبَحُ الْكَبْشُ».
«اى فرزند شبيب اگر مىخواهى براي كسى گريه كنى، براي حسين بن على عليه السلام گريه كن كه او را مانند گوسفند سر بريدند».
در اين قسمت فرمايش امام هشتم عليه السلام، چند نكته براي شيعيان و محبان اهل بيت عليهم السلام، قابل تأمل است:
نكتهِي اول: عزاداري و گريه بدعت نيست :
دشمنان اهل بيت عليهم السلام در هر زماني، به ويژه در ايام عزاداري حضرت سيد الشهدا عليه السلام از شبكه هاي ماهوارهي، اين شبهه را مطرح ميكنند كه گريه كردن و عزاداري براي امام حسين عليه السلام بدعت است.
اين فراز از سخنان امام هشتم عليه السلام، پاسخ اين شبهه را ميدهد، زيرا در تعريف بدعت گفته اند، چيزي بدعت است كه ريشهي ديني و دستوري از جانب بزرگان دين نداشته باشد.
طريحي از لغت شناسان ميگويد:
«البدعه: الحدث في الدين، وما ليس له أصل في كتابٍ ولا سنّه، وإنّما سُمّيَتْ بدعه؛ لأنّ قائلَها ابتدعها هو نفسه».
«بدعت، كار تازهي در دين است كه ريشه در قرآن و شريعت نداشته باشد. بدعت را از اين جهت بدعت ناميده اند، چون گويندهي آن، آن چيز را از پيش خود، ساخته و به وجود آورده است».
الطريحي، فخرالدين -متوفاي 1085 ق-، مجمع البحرين، ج 1، ص 163، مادّه «بدع»، تحقيق: السيد أحمد الحسيني، ناشر: مكتب النشر الثقافة الإسلامية، الطبعة الثانية 1408 – 1367 ش
ابن حجر عسقلاني از علماي اهل سنت، بدعت را اينگونه معنا كرده است:
والمُحْدَثات بفتح الدال جمع مُحْدَثَه، والمراد بها: ما أحدث وليس له أصل في الشرع ويسمّي في عرف الشرع بدعه، وما كان له أصل يدلّ عليه الشرع فليس ببدعه.
«محدثات، به فتح دال، جمع (محدثه) است. مراد از آن، هر چيز جديدي است كه ريشهي شرعي نداشته باشد و در عرف شرع، بدعت ناميده شود و هر چيزي كه ريشه و دليل شرعي داشته باشد، بدعت نيست».
العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر ابوالفضل – متوفاى852 ق -، فتح الباري شرح صحيح البخاري، ج 13، ص 212، تحقيق: محب الدين الخطيب، ناشر: دار المعرفة – بيروت.
براي اطلاع بيشتر از معناي لغوي و اصطلاحي بدعت، و اين كه آيا عزاداري امام حسين عليه السلام بدعت است يانه؟ به آدرس زير مراجعه فرماييد:
آيا عزاداري براي امام حسين عليه السلام بدعت است؟
بنابراين، معناي بدعت همان است كه به صورت اختصار بيان كرديم؛ اما عزاداري و گريه بر شهادت امام حسين عليه السلام ريشه ديني دارد، پس تعريف بدعت بر آن صدق نميكند. زيرا:
اولا: قبل از شهادت امام حسين عليه السلام، رسول خدا صلي الله عليه وآله هنگامي كه از شهادتش خبر دادند، چند مرتبه برايش گريه كردند، نه تنها ايشان بلكه همه صحابه كه دور و بر آن حضرت بودند گريه كردند.
روايات اين مطلب را در مقاله جدا با سند معتبر از منابع اهل سنت در آدرس زير مفصل نقل كرده ايم:
نخستين كسي كه براي امام حسين علیه السلام گريه كرد ، چه كسي بود؟
ثانيا: در اين روايت، امام هشتم عليه السلام دستور ميدهد كه براي امام حسين گريه كنيد: إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عليه السلام. اگر گريه كردن در عزاداري آن حضرت بدعت ميبود، امام رضا عليه السلام چنين دستوري را نميدادند.
علاوه بر اين روايت، حديث ديگري از امام هشتم عليه السلام نقل شده كه در قسمتي از آن، سيره ائمه اهل بيت عليهم السلام را در برگزاري مجالس عزاداري و اشك ريختن براي امام حسين عليه السلام را بيان كرده است:
«…إِنَّ يَوْمَ الْحُسَيْنِ أَقْرَحَ جُفُونَنَا وَ أَسْبَلَ دُمُوعَنَا وَ أَذَلَّ عَزِيزَنَا بِأَرْضِ كَرْبٍ وَ بَلَاءٍ وَ أَوْرَثَتْنَا [يَا أَرْضَ كَرْبٍ وَ بَلَاءٍ أَوْرَثْتِنَا] الْكَرْبَ [وَ] الْبَلَاءَ إِلَى يَوْمِ الِانْقِضَاءِ فَعَلَى مِثْلِ الْحُسَيْنِ فَلْيَبْكِ الْبَاكُون…»
الصدوق، ابوجعفر محمد بن علي بن الحسين – متوفاى381 ق-، الأمالي، ص 190، تحقيق و نشر: قسم الدراسات الاسلامية – مؤسسة البعثة – قم، الطبعة: الأولى، 1417هـ.
عبارت: أَقْرَحَ جُفُونَنَا وَ أَسْبَلَ دُمُوعَنَا، ميرساند كه اهل بيت عليهم السلام هميشه براي آن حضرت گريه ميكردند، و گريههاي آنها نيز در ايام عزا، يك ساعت و چند ساعت هم نبود ؛ چون گريه زياد است كه پلك چشم را زخم ميكند.
و عبارت: أَوْرَثْتِنَا] الْكَرْبَ [وَ] الْبَلَاءَ إِلَى يَوْمِ الِانْقِضَاءِ، نيز ميرساند كه اهل بيت عليهم السلام تا قيامت در غم مظلوميت امام حسين عليه السلام محزون و سوگوار هستند.
بنابراين، سزاوار است محبان و شيعيان ائمه اطهار عليهم السلام، در برگزاري عزاداري و اشك ريختن بر آن حضرت، به ائمه طاهرين عليهم السلام اقتدا كنند.
عزاداري براي امام حسين عليه السلام در سيره معصومين عليهم السلام را در آدرس زير مطالعه فرماييد:
آيا عزاداري براي امام حسين عليه السلام بدعت است؟
نكته دوم: نحوهي بريدن سر، دليل بر اوج مظلوميت امام حسين عليه السلام
عبارت: «فَإِنَّهُ ذُبِحَ كَمَا يُذْبَحُ الْكَبْشُ»، نهايت قساوت قلب قاتلان و بغض و عداوت آنها و در مقابل، اوج مظلوميت فرزند رسول خدا صلي الله عليه و آله حضرت سيد الشهدا عليه السلام را بيان ميكند.
مظلوميت بالاتر از اين نميشود، همان حسيني كه جايش روي دوش پيامبر صلي الله عليه وآله بود، و در آغوش مبارك ايشان و در خانه وحي بزرگ شد، روزي اين گونه مظلومانه سرش را از فقا جدا كنند.
رسول خدا صلي الله عليه وآله اين روز و لحظه را قبل از شهادتش در حضور جمعي از صحابه كه امير مؤمنان، فاطمه زهرا، امام حسن و امام حسين عليهم السلام بر ايشان وارد شده بودند، به آنها خبر دادند و در باره امام حسين عليه السلام در روايت طولاني فرمودند:
«كأَنِّي أَنْظُرُ إِلَيْهِ وَ قَدْ رُمِيَ بِسَهْمٍ فَخَرَّ عَنْ فَرَسِهِ صَرِيعاً ثُمَّ يُذْبَحُ كَمَا يُذْبَحُ الْكَبْشُ مَظْلُوماً ثُمَّ بَكَى رَسُولُ اللَّهِ ص وَ بَكَى مَنْ حَوْلَهُ وَ ارْتَفَعَتْ أَصْوَاتُهُمْ بِالضَّجِيجِ ثُمَّ قَالَ ص وَ هُوَ يَقُولُ اللَّهُمَّ إِنِّي أَشْكُو إِلَيْكَ مَا يَلْقَى أَهْلُ بَيْتِي بَعْدِي».
«گويا به سوي او (حسين عليه السلام) نگاه ميكنم كه مورد هدف تيري قرار ميگيرد و از روي اسب به زمين ميافتد، سپس همانند گوسفند سرش را مظلومانه از بدن جدا ميكنند. پس از آن رسول خدا صلي الله عليه وآله و كساني كه اطراف آن حضرت بودند، گريه كردند و صداي شان به فرياد بلند شد. سپس حضرت فرمود: خدا يا از آنچه اهل بيتم بعد از من ميبينند، به سوي تو شكايت ميكنم».
الصدوق، ابوجعفر محمد بن علي بن الحسين – متوفاى381 ق-، الأمالي، ص 177، تحقيق و نشر: قسم الدراسات الاسلامية – مؤسسة البعثة – قم، الطبعة: الأولى، 1417هـ.
4. آثار گريه بر امام حسين عليه السلام
فراز ديگر اين روايت، يكي از آثار اشك ريختن و گريه كردن بر امام حسين عليه السلام را بيان ميكند و آن بخشيده شدن تمام گناهان است:
«يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ بَكَيْتَ عَلَى الْحُسَيْنِ عليه السلام حَتَّى تَصِيرَ دُمُوعُكَ عَلَى خَدَّيْكَ غَفَرَ اللَّهُ لَكَ كُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتَهُ صَغِيراً كَانَ أَوْ كَبِيراً قَلِيلًا كَانَ أَوْ كَثِيراً».
«اى فرزند شبيب اگر بر حسين بن على عليهما السلام گريه كني تا اشكهايت بر گونههايت جارى شود، خداوند همه گناهان تو را مىآمرزد، بزرگ باشد يا كوچك اندك باشد يا زياد».
بحث آثار گريه بر امام حسين عليه السلام در روايات شيعه و اهل سنت فراوان مطرح شده است. براي اطلاع از اين موضوع، به آدرس زير مراجعه فرماييد:
آيا در روايات اهل سنت، پاداشي براي گريه در عزاي اهل بيت عليهم السلام بيان شده است؟
5. شهداي بني هاشم، افراد بي نظير در روي زمين
در قسمت ديگر، امام رضا عليه السلام از جايگاه معنوي شهداي بني هاشم كه همراه امام حسين عليه السلام در كربلا به شهادت رسيده اند، تجليل كرده و تصريح نموده كه شبيه آنها در روي زمين كسي نبوده است:
«وَ قُتِلَ مَعَهُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ ثَمَانِيَةَ عَشَرَ رَجُلًا مَا لَهُمْ فِي الْأَرْضِ شَبِيهُونَ».
«همراه امام حسين عليه السلام هجده تن از اهل بيتش كشته شد كه شبيه آنها در روي زمين كسي ديگر نبود».
6. رخداد حوادث پس از شهادت امام حسين عليه السلام
پس از شهادت امام حسين عليه السلام در عصر عاشورا، رويدادهايي در عالم اتفاق افتاد كه نشانهي حقانيت ايشان و معجزه براي آن حضرت محسوب ميشود. اين رخدادها در منابع شيعه واهل سنت ذكر شده كه يكي از اين معجزات، خون گريه كردن آسمان و زمين براي آن حضرت است.
امام هشتم عليه السلام، در يك قسمتي از روايت فرموده اند:
«وَ لَقَدْ بَكَتِ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَ الْأَرَضُونَ لِقَتْلِهِ»
«به تحقيق ، هفت آسمان و زمين در مصيبت كشته شدن آن حضرت گريه كرد.»
و در قسمتي ديگر فرموده است كه آسمان خون گريه كرد.
« يَا ابْنَ شَبِيبٍ لَقَدْ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عليه السلام أَنَّهُ لَمَّا قُتِلَ الْحُسَيْنُ جَدِّي عليه السلام مَطَرَتِ السَّمَاءُ دَماً وَ تُرَاباً أَحْمَرَ».
اي پسر شبيب ! پدرم، از پدرش از جدش (امام باقر عليه السلام) نقل كرده است، هنگاميكه جدم حسين عليه السلام كشته شد، آسمان خون و خاك سرخ باريد.
در اين روايت، تنها به يكي از اين رويدادها اشاره است، درحالي كه طبق در روايات ديگر، اتفاقات ديگري نيز در عالم رخ داده است. اين حوادث را مطابق روايات اهل سنت در مقالهي جدا گردآوري كرده ايم. براي اطلاع بيشتر به اين آدرس مراجعه فرماييد:
بعد از شهادت امام حسين (علیه السلام) در روز عاشورا ، چه اتفاقاتي در عالم رخ داد؟
7. نزول فرشتگان براي ياري امام حسين عليه السلام
فرشتگان الهي به قصد ياري آن حضرت در سرزمين كربلا، در روز عاشورا فرود آمدند؛ اما چون ديدند آن حضرت به شهادت رسيده اند، تا هنگامهي ظهور، با حالت ژوليده و غبار آلود نزد قبر مطهر آن حضرت باقي ماندند:
«وَ لَقَدْ نَزَلَ إِلَى الْأَرْضِ مِنَ الْمَلَائِكَةِ أَرْبَعَةُ آلَافٍ لِنَصْرِهِ فَوَجَدُوهُ قَدْ قُتِلَ فَهُمْ عِنْدَ قَبْرِهِ شُعْثٌ غُبْرٌ إِلَى أَنْ يَقُومَ الْقَائِمُ فَيَكُونُونَ مِنْ أَنْصَارِهِ وَ شِعَارُهُمْ يَا لَثَارَاتِ الْحُسَيْنِ».
«چهار هزار فرشته براى يارى كردن او فرود آمدند و او را كشته يافتند، و آنها محزون و غبار آلود در كنار قبر ايشان ميباشند تا وقتى كه حضرت مهدي عليه السلام قيام كند، در هنگام ظهور قائم، آن فرشتگان وى را يارى مىكنند و شعار آنان «يا لثارات الحسين» عليه السلام مىباشد».
طبق روايات ديگر، هنگاميكه امام حسين عليه السلام از مدينه حركت كردند، گروهي از فرشتگان و جنيان براي ياري آن حضرت آمدند؛ اما حضرت به آنها اجازه ندادند. مرحوم سيد بن طاوس از شيخ مفيد رحمة الله عليه چنين نقل ميكند:
وَ ذَكَرَ الْمُفِيدُ مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ النُّعْمَانِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ فِي كِتَابِ مَوْلِدِ النَّبِيِّ ص وَ مَوْلِدِ الْأَوْصِيَاءِ ص بِإِسْنَادِهِ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ عليه السلام قَالَ لَمَّا سَارَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ ص مِنْ مَكَّةَ لِيَدْخُلَ الْمَدِينَةَ لَقِيَهُ أَفْوَاجٌ مِنَ الْمَلَائِكَةِ الْمُسَوِّمِينَ وَ الْمُرْدِفِينَ فِي أَيْدِيهِمُ الْحِرَابُ عَلَى نُجُبٍ مِنْ نُجُبِ الْجَنَّةِ فَسَلَّمُوا عَلَيْهِ وَ قَالُوا يَا حُجَّةَ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ بَعْدَ جَدِّهِ وَ أَبِيهِ وَ أَخِيهِ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَدَّ جَدَّكَ رَسُولَ اللَّهِ ص بِنَا فِي مَوَاطِنَ كَثِيرَةٍ وَ إِنَّ اللَّهَ أَمَدَّكَ بِنَا فَقَالَ لَهُمْ الْمَوْعِدُ حُفْرَتِي وَ بُقْعَتِيَ الَّتِي أُسْتَشْهَدُ فِيهَا وَ هِيَ كَرْبَلَاءُ فَإِذَا وَرَدْتُهَا فَأْتُونِي فَقَالُوا يَا حُجَّةَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ أَمَرَنَا أَنْ نَسْمَعَ لَكَ وَ نُطِيعَ فَهَلْ تَخْشَى مِنْ عَدُوٍّ يَلْقَاكَ فَنَكُونَ مَعَكَ فَقَالَ لَا سَبِيلَ لَهُمْ عَلَيَّ وَ لَا يَلْقَوْنِي بِكَرِيهَةٍ أَوْ أَصِلَ إِلَى بُقْعَتِي.
وَ أَتَتْهُ أَفْوَاجٌ مِنْ مُؤْمِنِي الْجِنِّ فَقَالُوا لَهُ يَا مَوْلَانَا نَحْنُ شِيعَتُكَ وَ أَنْصَارُكَ فَمُرْنَا بِمَا تَشَاءُ فَلَوْ أَمَرْتَنَا بِقَتْلِ كُلِّ عَدُوٍّ لَكَ وَ أَنْتَ بِمَكَانِكَ لَكَفَيْنَاكَ ذَلِكَ فَجَزَاهُمْ خَيْراً وَ قَالَ لَهُمْ أَ مَا قَرَأْتُمْ كِتَابَ اللَّهِ الْمُنْزَلَ عَلَى جَدِّي رَسُولِ اللَّهِ ص فِي قَوْلِهِ «قُلْ لَوْ كُنْتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذِينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ إِلى مَضاجِعِهِمْ» فَإِذَا أَقَمْتُ فِي مَكَانِي فَبِمَا يُمْتَحَنُ هَذَا الْخَلْقُ الْمَتْعُوسُ وَ بِمَا ذَا يُخْتَبَرُونَ وَ مَنْ ذَا يَكُونُ سَاكِنَ حُفْرَتِي…
شيخ مفيد محمّد بن محمّد بن نعمان رضى اللَّه عنه در كتاب «مولد النّبي و مولد الاوصياء» با سند خود از امام جعفر صادق عليه السلام نقل ميكند كه فرمود: هنگامى كه حسين عليه السّلام از مكّه حركت كردند، گروههايي از فرشتگان باصف هاى آراسته و پشت سر هم اسلحه بدست و هر يك بر اسبى از اسب هاى بهشتى سوار خدمت حضرت رسيدند و سلام دادند و عرض كردند: اى آنكه پس از جدّ و پدر و برادر، حجت خداوند بر خلق، تو هستى! همانا خداوند عزّوجل جدّ تو را در جاهاى بسيارى به وسيله ما كمك و يارى فرموده و اكنون نيز ما را به يارى تو فرستاده است، حضرت فرمود: وعدهگاه من و شما در گودال و بقعهاى كه آنجا شهيد خواهم شد كه همان كربلا است چون به آنجا رسيدم نزد من بيائيد عرض كردند:
خداوند، ما را مأمور فرموده است كه گوش به فرمان شما باشيم و اگر از دشمنى بيمناك هستى ما به همراه تو باشيم، حضرت فرمود: راهى ندارند كه آسيبى به من برسانند تا به جايگاه خود برسم.
و گروههائى از مؤمنين جنّ آمدند و عرض كردند: آقا، ما شيعيان و ياران شمائيم هر چه خواهيد دستور دهيد، اگر دستور بدهى كه همه دشمنان تو كشته شود و تو از جاى خود حركت نكنى ما دستور را اجرا مىكنيم، حضرت فرمود: خداوند به شما جزاي خير بدهد، و فرمود: مگر نخواندهايد قرآنى را كه بر جدم رسول خدا صلي الله عليه وآله فرود آمده است؟ كه ميفرمايد:
اگر در ميان خانههاى خود باشيد آنكه مرگ برايشان مقدّر شده است به سوى بستر مرگ خويش ميروند (و گذشته از اين) اگر من در وطن خود بمانم پس اين مردم بد بخت با چه وسيلهي آزمايش شوند؟ و چه كسى در قبر من جاى گزين خواهد شد؟
سيد بن طاوس – متوفاي 664 ق- اللهوف على قتلى الطفوف، ص 67، ناشر: جهان، مكان چاپ: تهران، سال چاپ: 1348 ش
سؤالي كه با توجه به اين روايت، در ذهن ميرسد اين است كه چرا امام حسين عليه السلام درخواست ياري فرشتگان و جنيان را رد كردند. علت آن در خود همين روايت بيان شده است:
يك: امتحان مردم:
«فَإِذَا أَقَمْتُ فِي مَكَانِي فَبِمَا يُمْتَحَنُ هَذَا الْخَلْقُ الْمَتْعُوسُ وَ بِمَا ذَا يُخْتَبَرُونَ وَ مَنْ ذَا يَكُونُ سَاكِنَ حُفْرَتِي…»
«اگر من در جاي خود بمانم پس اين مردم بد بخت با چه وسيلهي آزمايش شوند؟ و چه كسى در قبر من جاى گزين خواهد شد؟»
دو: هدايت و هلاكت در عاشورا با دليل باشد:
در ادامه روايت آمده است كه حضرت به جنيان فرمود:
وَ نَحْنُ وَ اللَّهِ أَقْدَرُ عَلَيْهِمْ مِنْكُمْ وَ لَكِنْ لِيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَيِّنَةٍ وَ يَحْيى مَنْ حَيَّ عَنْ بَيِّنَةٍ ثُمَّ سَارَ حَتَّى مَرَّ بِالتَّنْعِيم.
به خدا سوگند، ما بيش از شما بر نابودي آنها قدرت داريم، اما ميخواهيم هر كه هلاك ميشود و يا به حيات ابدي ميرسد، بر اساس دليل روشن باشد، پس از آن، حضرت به سوي [منزلگاه] تنعيم حركت كردند.
سيد بن طاوس – متوفاي 664 ق- اللهوف على قتلى الطفوف، ص 67، ناشر: جهان، مكان چاپ: تهران، سال چاپ: 1348 ش
بنابراين، حضرت سيد الشهدا عليه السلام ميخواست قضيه كربلا از راه عادي به پايان برسد نه از راه معجزه؛ تا قيام و مرامش براي آيندگان سرمشق و الگو باشد.
8. ثواب زيارت امام حسين عليه السلام
فراز ديگري فرمايش امام رضا عليه السلام، درباره زيارت قبر مطهر امام حسين عليه السلام است كه ميفرمايد:
«يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ سَرَّكَ أَنْ تَلْقَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَا ذَنْبَ عَلَيْكَ فَزُرِ الْحُسَيْنَ عليه السلام».
«اى فرزند شبيب اگر ميخواهى خداوند را ملاقات كنى در حالى كه گناه نداشته باشى، حسين عليه السلام را زيارت كن».
اين فراز، پاسخ ديگري بر سخنان كساني است كه به زيارت مضجع شريف آن حضرت اشكال ميگيرند.
در اين موضوع نيز روايات ديگري در منابع شيعه وجود دارد كه بحث از آنها مفصل است و بايد در جاي خود بررسي شود.
9. لعنت بر قاتلان امام حسين عليه السلام
دستور ديگر امام رضا عليه السلام به ابن شبيب اين است كه بر قاتلان امام حسين عليه السلام لعن كند:
«يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ سَرَّكَ أَنْ تَسْكُنَ الْغُرَفَ الْمَبْنِيَّةَ فِي الْجَنَّةِ مَعَ النَّبِيِّ وَ آلِهِ صلي الله عليه وآله فَالْعَنْ قَتَلَةَ الْحُسَيْنِ».
«اى فرزند شبيب! اگر ميخواهى همراه رسول خدا صلي الله عليه وآْله و اهل بيت آن حضرت در بهشت همنشين گردى، قاتلان حسين عليه السلام را لعنت كن».
«لعن»، به معناي دشنام دادن نيست؛ بلكه به معناي دوري از رحمت خداوند است.
جوهري يكي از لغت شناسان ميگويد:
«اللعن : الطرد والابعاد من الخير».
«لعن در لغت : راندن و دوركردن از خوبيهاست».
الجوهري، اسماعيل بن حماد – متوفاي393 ق-، الصحاح تاج اللغة وصحاح العربية، ج 6 ص 2196، تحقيق: أحمد عبد الغفور العطار، ناشر: دار العلم للملايين – بيروت – لبنان، چاپ : الرابعة سال چاپ : 1407 – 1987 م
نووي از شارحان صحيح مسلم نيز مينويسد:
«فإن اللعن في اللغة هو الطرد والابعاد».
«لعن در لغت به معناي راندن و دور کردن است».
النووي الشافعي، يحيى بن شرف بن مر بن جمعة بن حزام – متوفاى676 ق -، شرح النووي علي صحيح مسلم، ج 9، ص141، ناشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت، الطبعة الثانية، 1392 هـ.
بنابراين، طبق روايت فوق، دشمنان آن حضرت شايستهي لعن هستند و از دايره رحمت واسعهي الهي خارج هستند. خداند هردوري از رحمت خدا هستند
10. ثواب شهادت براي آرزومندان در صف ياران امام حسين عليه السلام
محبان و شيعيان امام حسين عليه السلام آرزو ميكنند كه اي كاش در زمان حضرت بودند تا در ركاب حضرت، ايشان را ياري ميكردند. امام هشتم عليه السلام ميفرمايد، كسي كه چنين آروزي داشته باشد و جملهي: يا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً، را بگويد، همانند كساني است كه در كربلا بوده و با اصحاب امام شهيد شده است:
«يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ سَرَّكَ أَنْ تَكُونَ لَكَ مِنَ الثَّوَابِ مِثْلَ مَا لِمَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ الْحُسَيْنِ عليه السلام فَقُلْ مَتَى مَا ذَكَرْتَهُ يا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً».
«اى فرزند شبيب! اگر ميخواهى ثواب شهداى كربلا را داشته باشى، هر گاه از آنها ياد كردى، بگو: «يا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً»؛ اي كاش با آنان بودم تا به رستگاري بزرگ ميرسيدم».
11. همدردي با اهل بيت عليهم السلام در حزن و اندوه
يقينا يكي از نشانه هاي محبت و شيعه بودن، اين است كه در ايام سرور و حزن، در شادي و غم اهل بيت عليهم السلام شريك بوده و با آنها اظهار همدردي نمود. امام رضا عليه السلام در فراز پاياني، به اين نكته تصريح نموده است:
«يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ سَرَّكَ أَنْ تَكُونَ مَعَنَا فِي الدَّرَجَاتِ الْعُلَى مِنَ الْجِنَانِ فَاحْزَنْ لِحُزْنِنَا وَ افْرَحْ لِفَرَحِنَا وَ عَلَيْكَ بِوَلَايَتِنَا فَلَوْ أَنَّ رَجُلًا تَوَلَّى حَجَراً لَحَشَرَهُ اللَّهُ مَعَهُ يَوْمَ الْقِيَامَه».
«اى پسر شبيب! اگر ميخواهى همراه ما در درجات والا قرار گيرى، در هنگام اندوه ما اندوهگين باش، و در وقت خوشحالى ما خوشحال باش، اكنون به ولايت ما چنگ بزن و بدان اگر كسى سنگى را دوست داشته باشد، خداوند روز قيامت او را با همان سنگ محشور ميكند».
امير مؤمنان عليه السلام نيز مي فرمايد: يكي از ويژگيهاي شيعيان اين است كه در ايام سرور ما خوشحال و در ايام حزن و اندوه ما محزون هستند:
«إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى اطَّلَعَ إِلَى الْأَرْضِ فَاخْتَارَنَا وَ اخْتَارَ لَنَا شِيعَةً يَنْصُرُونَنَا وَ يَفْرَحُونَ لِفَرَحِنَا وَ يَحْزَنُونَ لِحُزْنِنَا وَ يَبْذُلُونَ أَمْوَالَهُمْ وَ أَنْفُسَهُمْ فِينَا أُولَئِكَ مِنَّا وَ إِلَيْنَا.»
«خداوند متعال به زمين نظاره كرد، ما را بر گزيد، و شيعياني كه ما را ياري ميكنند انتخاب نمود همان افرادي كه با شادي ما شادمان و با حزن ما اندوهگين ميشوند و مال و جانشان را در راه ما بخشش ميكنند. آنها از ماهستند و به سوي ما بر ميگردند.»
الصدوق، ابوجعفر محمد بن علي بن الحسين – متوفاى381 ق -، الخصال، ج2، ص 635، تحقيق، تصحيح وتعليق: علي أكبر الغفاري، ناشر: منشورات جماعة المدرسين في الحوزة العلمية في قم المقدسة، سال چاپ 1403 – 1362
شركت در مجالس عزاداري، پوشيدن لباس سياه، سينه زني و زنجير زني و … از مظاهر اظهار حزن و اندوه شيعيان در مصيبت ائمه اهل بيت عليهم السلام است.
علاوه بر آنچه گفته، ميبايست عزاداران سالار شهيدان عليه السلام، نكات ديگري را به عنوان آداب عزاداري مراعات نمايند.
مرحوم سيد بن طاوس در كتاب اقبال الاعمال، در اين باره بيان جامعي دارد كه انشاء الله سر لوحهي رفتار همه محبان اهل بيت عليهم السلام به ويژه شيعيان باشد:
اعلم أن المواساة لأئمة الزمان وأصحاب الاحسان في السرور والأحزان ، من مهمات أهل الصفاء وذوي الوفاء والمخلصين في الولاء ، وفي هذا العشر كان أكثر اجتماع الأعداء على قتل ذرية سيد الأنبياء صلوات الله عليه وآله ، والتهجم بذلك على كسر حرمة الله جل جلاله مالك الدنيا والآخرة ، وكسر حرمة رسوله عليه السلام صاحب النعم الباطنة والظاهرة ، وكسر حرمة الاسلام والمسلمين ولبس أثواب الحزن على فساد أمور الدنيا والدين . فينبغي من أول ليلة من هذا الشهر ان يظهر على الوجوه والحركات والسكنات شعار آداب أهل المصائب المعظمات في كلما يتقلب الانسان فيه ، وان يقصد الانسان بذلك اظهار موالات أولياء الله ومعاداة أعاديه …
بدان كه همدردي با پيشوايان زمان و اصحاب احسان در اظهار خوشحالي و اندوه، از كارهاي مهم انسانهاي اهل صفا، پاي بندان به عهد و پيمان و مخلصين در ولايت است. در اين دهه (دهه اول محرم) بيشترين اجتماع دشمنان بر كشتن ذريه سردار انبيا عليه السلام، هجوم براي شكستن حرمت خداوند متعال (مالك دنيا و آخرت) و شكستن حرمت رسول خدا صلي الله عليه وآله صاحب نعمتهاي باطني و ظاهري و شكستن حرمت اسلام و مسلمين صورت گرفت و لباس حزن را با فساد در امور دين و دنيا پوشاندند.
بنابراين، سزاوار است كه از شب نخست اين ماه، از چهره ها، حركت ها، نشست ها، شعار آداب مصيبت ديدگان بزرگ را در هر حركاتي كه انجام ميدهند، ظاهر سازند. و مقصودشان از اين كار، اظهار دوستي اولياي خدا و دشمني با دشمنان خدا باشد.
و در پايان ايشان به روايتي كه از طريق ابراهيم بن ابي محمود از امام هشتم عليه السلام نقل شده استدلال ميكند.
السيد ابن طاووس – متوفاي 664 ق-، إقبال الأعمال، ج 3، ص 28 ، تحقيق : جواد القيومي الاصفهاني، ناشر : مكتب الإعلام الإسلامي، چاپ : الأولى سال چاپ : رجب 1414.
اکتبر 3 2017
چرا عزاداری؟
بيان جامع امام رضا عليه السلام در گرامي داشت ايام محرم، عزاداري، ثواب گريه بر امام حسين عليه السلام
مقدمه:
با حلول ماه محرم، ايام غم و اندوه شيعيان و محبان اهل بيت عليهم السلام ، شهرها، خيابانها، كوچه ها رنگ و بوي ديگري به خود ميگيرند، حسينيهها، مساجد و تكايا به نشانهي عزاداري، سياهپوش ميشوند، پرچمها و پلاكارتهاي عزاداري بر سر در خانه، و اماكن عمومي نصب ميشود.
حركات، گفتار و رفتارهاي محبان اهل بيت نيز با الهام از نهضت جاودانه عاشورا، رنگ و بوي حسيني دارند، هرجا سخن از قيام كربلا و رهبر و پيشواي نهضت، حسين بن علي عليهما السلام و شهداي كربلا است. و در يك كلام، همه جا حال و هواي حسين و همهي اقشار مختلف مردم چه شيعه و چه اهل سنت، حسيني ميشوند.
سايت مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف، ايام عزاداري سالار شهيدان حضرت ابا عبد الله الحسين عليه السلام به محضر همه ارادتمندان آن حضرت و صاحب عزاي اصلي، يگانه منجي عالم بشريت حضرت بقية الله الاعظم ارواحنا فداه، تسليت عرض مينمايد.
پاسخ اين روايت به شبهات عزاداري
دشمنان قسم خوردهي اهل بيت عليهم السلام، در ايام محرم و عزاداري، شبهاتي را در بحث عزاداري سالار شهيدان حضرت ابا عبد الله الحسين عليه السلام از شبكههاي اجتماعي مطرح ميكنند، اما غافل از اين كه طرح اين شبهات، به استحكام بيشتر عقاييد جوانان شيعه و اهل سنتي كه به خاندان اهل بيت و امام حسين عليه السلام ارادت دارند، ميانجامد.
سؤال مطرح ميكنند:
آيا گريه و عزاداري براي امام حسين عليه السلام بدعت است؛
آيا صحابه براي ايشان عزاداري و گريه نكرده اند.
آيا ائمهاي شما براي امام حسين عليه السلام عزاداري كرده اند كه شما مجلس عزا ميگيريد؟ آيا ائمه شما براي ايشان گريه كرده اند؟
آيا عزاداري و گريه ثوابي هم دارد؟ چرا شما كار بدون ثواب انجام ميدهيد؟
آنچه گفته شد، مهمترين سؤالات دشمنان اهل بيت در بحث عزاداري است كه در اين روايت نوراني، امام هشتم عليه السلام به همهي آنها پاسخ داده است.
ابتدا متن و ترجمهي روايت را ذكر ميكنيم و پس از آن به تحليل موضوعات آن ميپردازيم.
اما قبل از پرداختن به بحث، نكتهي مهم قابل توجه جوانان عزيز شيعه اين است كه شيعيان، اعتقاد شان را از پيامبر و اهل بيت عليهم السلام ميگيرند؛ يعني گفتار و رفتار آن بزرگواران براي ما حجت است، نه گفتار و رفتار صحابه ؛ زيرا طبق عقيده شيعه و اهل سنت، صحابه پيامبر صلي الله عليه وآله (جز اميرمؤمنان و فرزندانش) ، معصوم نيستند. بنا براين، شايستگي اقتدا و پيروي كردن را ندارند.
و گذشته از آن، برخي از همان صحابه نيز بوده اند كه در حادثه عاشورا در صف مقابل امام حسين عليه السلام قرار داشته اند و در مقابل آن حضرت شمشير كشيده و فرماندهي هزاران جنگجو را در كربلا بر عهده داشته اند. اسامي گروهي از صحابه را كه در كربلا و در سپاه يزيد بوده اند، از منابع اهل سنت در مقالهي جدا آورده ايم، لطفا براي اطلاع بيشتر به اين آدرس مراجعه فرماييد:
آیا شیعیان کوفه امام حسین علیه اسلام را شهید کردند؟
اهل بيت عليهم السلام، اهتمام ويژهاي به عزاداري و گريه بر امام حسين عليه السلام داشته اند و اين مطلب در روايات فراوان نقل شده است كه در اين نوشتار، يكي از روايات را مورد تحليل و بررسي قرار ميدهيم.
روايت جامع امام هشتم عليه السلام
مرحوم شيخ صدوق رحمة الله عليه، در كتاب الامالي، اين روايت را باسند صحيح اين گونه نقل كرده است:
«202 / 5 حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ مَاجِيلَوَيْهِ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ الرَّيَّانِ بْنِ شَبِيبٍ قَالَ دَخَلْتُ عَلَى الرِّضَا عليه السلام فِي أَوَّلِ يَوْمٍ مِنَ الْمُحَرَّمِ- فَقَالَ لِي:
يَا ابْنَ شَبِيبٍ أَصَائِمٌ أَنْتَ فَقُلْتُ لَا فَقَالَ إِنَّ هَذَا الْيَوْمَ هُوَ الْيَوْمُ الَّذِي دَعَا فِيهِ زَكَرِيَّا عليه السلام رَبَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعاءِ فَاسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ وَ أَمَرَ الْمَلَائِكَةَ فَنَادَتْ زَكَرِيَّا وَ هُوَ قائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرابِ أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيى فَمَنْ صَامَ هَذَا الْيَوْمَ ثُمَّ دَعَا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ اسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ كَمَا اسْتَجَابَ لِزَكَرِيَّا عليه السلام.
ثُمَّ قَالَ يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنَّ الْمُحَرَّمَ هُوَ الشَّهْرُ الَّذِي كَانَ أَهْلُ الْجَاهِلِيَّةِ فِيمَا مَضَى يُحَرِّمُونَ فِيهِ الظُّلْمَ وَ الْقِتَالَ لِحُرْمَتِهِ فَمَا عَرَفَتْ هَذِهِ الْأُمَّةُ حُرْمَةَ شَهْرِهَا وَ لَا حُرْمَةَ نَبِيِّهَا صلي الله عليه وآله لَقَدْ قَتَلُوا فِي هَذَا الشَّهْرِ ذُرِّيَّتَهُ وَ سَبَوْا نِسَاءَهُ وَ انْتَهَبُوا ثَقَلَهُ فَلَا غَفَرَ اللَّهُ لَهُمْ ذَلِكَ أَبَداً.
يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عليه السلام فَإِنَّهُ ذُبِحَ كَمَا يُذْبَحُ الْكَبْشُ وَ قُتِلَ مَعَهُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ ثَمَانِيَةَ عَشَرَ رَجُلًا مَا لَهُمْ فِي الْأَرْضِ شَبِيهُونَ وَ لَقَدْ بَكَتِ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَ الْأَرَضُونَ لِقَتْلِهِ وَ لَقَدْ نَزَلَ إِلَى الْأَرْضِ مِنَ الْمَلَائِكَةِ أَرْبَعَةُ آلَافٍ لِنَصْرِهِ فَوَجَدُوهُ قَدْ قُتِلَ فَهُمْ عِنْدَ قَبْرِهِ شُعْثٌ غُبْرٌ إِلَى أَنْ يَقُومَ الْقَائِمُ فَيَكُونُونَ مِنْ أَنْصَارِهِ وَ شِعَارُهُمْ يَا لَثَارَاتِ الْحُسَيْنِ.
يَا ابْنَ شَبِيبٍ لَقَدْ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عليه السلام أَنَّهُ لَمَّا قُتِلَ الْحُسَيْنُ جَدِّي عليه السلام مَطَرَتِ السَّمَاءُ دَماً وَ تُرَاباً أَحْمَرَ.
يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ بَكَيْتَ عَلَى الْحُسَيْنِ عليه السلام حَتَّى تَصِيرَ دُمُوعُكَ عَلَى خَدَّيْكَ غَفَرَ اللَّهُ لَكَ كُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتَهُ صَغِيراً كَانَ أَوْ كَبِيراً قَلِيلًا كَانَ أَوْ كَثِيراً.
يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ سَرَّكَ أَنْ تَلْقَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَا ذَنْبَ عَلَيْكَ فَزُرِ الْحُسَيْنَ عليه السلام.
يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ سَرَّكَ أَنْ تَسْكُنَ الْغُرَفَ الْمَبْنِيَّةَ فِي الْجَنَّةِ مَعَ النَّبِيِّ وَ آلِهِ صلي الله عليه وآله فَالْعَنْ قَتَلَةَ الْحُسَيْنِ.
يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ سَرَّكَ أَنْ تَكُونَ لَكَ مِنَ الثَّوَابِ مِثْلَ مَا لِمَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ الْحُسَيْنِ عليه السلام فَقُلْ مَتَى مَا ذَكَرْتَهُ يا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً.
يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ سَرَّكَ أَنْ تَكُونَ مَعَنَا فِي الدَّرَجَاتِ الْعُلَى مِنَ الْجِنَانِ فَاحْزَنْ لِحُزْنِنَا وَ افْرَحْ لِفَرَحِنَا وَ عَلَيْكَ بِوَلَايَتِنَا فَلَوْ أَنَّ رَجُلًا تَوَلَّى حَجَراً لَحَشَرَهُ اللَّهُ مَعَهُ يَوْمَ الْقِيَامَه».
الصدوق، ابوجعفر محمد بن علي بن الحسين _متوفاى381ق _ ، الأمالي، ص 192، تحقيق و نشر: قسم الدراسات الاسلامية – مؤسسة البعثة – قم، الطبعة: الأولى، 1417هـ.
«ريان بن شبيب ميگويد: در روز اول محرم خدمت امام رضا عليه السلام رسيدم، آن حضرت فرمود: اى فرزند شبيب آيا روزه هستى؟ عرض كردم: روزه ندارم.
فرمود: در اين روز، حضرت زكريا (عليه السلام) دعا كرد و از خداوند خواست تا به او فرزندى عنايت كند، خداوند دعاى او را اجابت فرمود و به فرشتگان امر نمود تا هنگامى كه زكريا در محراب مشغول عبادت است وى را مژده دهند كه خداوند به او فرزندى خواهد داد، اينك هر كس امروز روزه داشته باشد و از خداوند هر چه بخواهد، مورد اجابت قرار خواهد؛ گرفت همان طور كه دعاى زكريا مستجاب شد.
سپس فرمود: اي پسر شبيب ! همانا محرم ماهي است كه مردم زمان جاهليت در اين ماه ظلم و كشتن افراد را به خاطر حفظ حرمت اين ماه، حرام ميدانستند؛ اما اين امت (امت اسلام) حرمت اين ماه و حرمت پيامبرش را نشناختند و در اين ماه ذريه ايشان را كشتند و زنانش را اسير و اموالش را غارت كردند؛ پس خداوند آنها را هرگز نيامرزد.
اى فرزند شبيب اگر خواستي بر كسى گريه كنى، بر حسين بن على عليه السلام گريه كن كه او را مانند گوسفند سر بريدند، و هيجده نفر از خاندان او را كه مانند آنها در زمين نبودند با وى كشته شدند، آسمان و زمين براى كشته شدن او گريه كردند.
چهار هزار فرشته براى يارى كردن او فرود آمدند و او را كشته يافتند، و آنها محزون و غبار آلود در كنار قبر او ميباشند تا وقتى كه قائم عليه السلام قيام كند، در هنگام ظهور قائم، آن فرشتگان وى را يارى مىكنند و شعار آنان «يا آل ثارات الحسين» عليه السلام مىباشد.
اى پسر شبيب! پدرم از پدرش از جدش برايم نقل كرد، چون جدم حسين (عليه السلام) كشته شد، آسمان خون و خاك سرخ باريد.
اى فرزند شبيب! اگر بر حسين بن على عليهما السلام گريه كني تا اين كه اشكهايت بر گونههايت جارى شود، خداوند همه گناهان تو را مىآمرزد، بزرگ باشد يا كوچك اندك باشد يا زياد.
اى فرزند شبيب! اگر ميخواهى خداوند را ملاقات كنى در حالى كه گناه نداشته باشى، حسين عليه السلام را زيارت كن.
اى فرزند شبيب! اگر ميخواهى در بهشت جاى گيرى و با محمد و آلش همنشين گردى، قاتلان حسين عليه السلام را لعنت كن.
اى فرزند شبيب! اگر ميخواهى ثواب شهداى كربلا را داشته باشى، هر گاه ياد آنها را كردى بگو: «يا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً»؛ اي كاش با آنان بودم تا به رستگاري بزرگ ميرسيدم.
اى فرزند شبيب! اگر ميخواهى با ما در درجات بلند قرار گيرى، در هنگام اندوه ما اندوهگين باش، و در وقت خوشحالى ما خوشحالى كن، اكنون به ولايت ما چنگ بزن و بدان اگر كسى سنگى را دوست داشته باشد، خداوند روز قيامت او را با همان سنگ محشور ميكند».
تصحيح سند روايت
اين روايت از نظر سند صحيح است. در اين قسمت سخنان برخي از علماي شيعه را كه بر صحت سند آن تصريح كرده اند، ذكر ميكنيم:
مرحوم علامهي مجلسي اول در كتاب روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه، تصريح نموده كه اين روايت معتبر است:
«و في الحسن كالصحيح، عن الريان بن شبيب قال: دخلت على الرضا عليه السلام في أول يوم من المحرم فقال لي يا بن شبيب أ صائم أنت؟ فقلت: لا،..»
«در روايت حسن كه همانند صحيح است، از ريان بن شبيب نقل شده كه ميگويد: در روز اول محرم بر امام رضا عليه السلام وارد شدم …»
مجلسى، محمدتقى بن مقصودعلى، ـ متوفاي 1070 ق – ، روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه، ج 5، ص 383، (ط – القديمة) – قم، چاپ: دوم، 1406 ق.
مرحوم محقق بحراني در كتاب الحدائق الناضره، نيز سند روايت را صحيح ميداند:
«وروى في كتاب المجالس وعيون الأخبار في الصحيح عن الريان بن شبيب قال : ” دخلت على الرضا عليه السلام في أول يوم من المحرم فقال لي يا ابن شبيب أصائم أنت ؟ فقلت لا . …»
«در كتابهاي مجالس و عيون الاخبار، در روايت صحيح از ريان بن شبيب نقل شده كه ميگويد: بر امام رضا عليه السلام در روز اول محرم وارد شدم ….»
البحراني، الشيخ يوسف، – متوفاي 1186 ق – ، الحدائق الناضرة في أحكام العترة الطاهرة، ج 13، ص 377، ناشر : مؤسسة النشر الإسلامي التابعة لجماعة المدرسين بقم المشرفة، طبق برنامه مكتبه اهل البيت.
شيخ هادي نجفي از علماي معاصر نيز بعد از نقل روايت، بر معتبر بودن سند روايت تصريح كرده است:
«الرواية معتبرة الإسناد. ونقلها الصدوق أيضا بهذا السند في الأمالي : المجلس السابع والعشرون ح 5 / 112 .»
«روايت از نظر سند معتبر است، و آن را شيخ صدوق نيز با اين سند در كتاب الامالي، مجلس 27 حديث پنجم روايت كرده است.»
النجفي، الشيخ هادي، موسوعة أحاديث أهل البيت (ع)، ج 2، ص 78، طبق برنامه مكتبه اهل البيت.
بنابراين، سند روايت از نظر علماي شيعه، معتبر است.
تحليل و تبيين موضوعات مطرح شده در روايت
در فرازهاي مختلف اين روايت صحيح، مطالب و موضوعاتي بيان شده است كه براي هر فرد محب اهل بيت عليهم السلام به ويژه براي شيعيان، قابل تأمل و برخي از فرازها پاسخي كوبنده به شبهاتي است كه دشمنان اهل بيت عليهم السلام در ايام محرم از تريبون ها و شبكههاي ماهوارهاي، القاء ميكنند.
درخواست ما از خوانندگان گرامي اين است كه بند بند روايت را با دقت كامل مطالعه كرده و به خاطر بسپارند و عقيده شان را با توجه به اين روايت صحيح و روايات فراوان ديگر كه در باره عزاداري حضرت سيد الشهدا عليه السلام در منابع اسلامي وارد شده، محكم نمايند. و به سيره امام هشتم عليه السلام اقتدا نموده و فرمايش ايشان را سرلوحه خود در برپايي عزاداري قرار دهند.
اكنون فهرستي از موضوعات اين روايت را به ترتيب ذكر مينماييم:
1. اعمال عبادي در روز اول محرم
نخستين فراز اين روايت، درباره روزه گرفتن روز اول ماه محرم و استجابت دعا در آن روز است؛ چنانچه حضرت زكرياي پيامبر، علي نبينا وآله وعليه السلام، در اين روز ، دعا فرمودند و دعايش به استجابت رسيد:
«فَقَالَ لِي: يَا ابْنَ شَبِيبٍ أَصَائِمٌ أَنْتَ فَقُلْتُ لَا فَقَالَ إِنَّ هَذَا الْيَوْمَ هُوَ الْيَوْمُ الَّذِي دَعَا فِيهِ زَكَرِيَّا عليه السلام رَبَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعاءِ فَاسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ وَ أَمَرَ الْمَلَائِكَةَ فَنَادَتْ زَكَرِيَّا وَ هُوَ قائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرابِ أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيى فَمَنْ صَامَ هَذَا الْيَوْمَ ثُمَّ دَعَا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ اسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ كَمَا اسْتَجَابَ لِزَكَرِيَّا عليه السلام».
«فرمود: اى فرزند شبيب آيا روزه هستى؟ عرض كردم: روزه ندارم.
فرمود: در اين روز حضرت زكريا (عليه السلام) دعا كرد و از خداوند خواست تا به او فرزندى عنايت كند، خداوند دعاى او را اجابت فرمود و به فرشتگان امر نمود تا هنگامى كه زكريا در محراب مشغول عبادت است وى را مژده دهند كه خداوند به او فرزندى خواهد داد، اينك هر كس امروز روزه داشته باشد و از خداوند هر چه بخواهد مورد اجابت قرار خواهد گرفت همان طور كه دعاى زكريا مستجاب شد.»
مرحوم سيد بن طاوس در كتاب اقبال الاعمال، روزهي روز اول ماه محرم را يكي از اعمال عبادي دانسته و يكي از ادلهاي ايشان بر اين مطلب، همين روايت مورد بحث است:
فصل ( 3 ) فيما ندركه من عمل أول يوم من المحرم فمن ذلك صلاة أول كل شهر ودعاؤه وصدقاته ، وقد قدمنا ذلك في الجزء الخامس عند كل شهر ، فتعمل على ما تقدمت صفاته . واعلم أن أول يوم من المحرم من أيام الصيام ، وموسم من مواسم إجابة الدعاء لأهل الاسلام ، روينا ذلك بعدة طرق :
منها : ما رويناه قبل هذا الفصل عن ابن شبيب عن مولانا الرضا عليه السلام .
«اين فصل در باره اعمال روز اول محرم است. از جمله اعمال، نماز روز اول هر ماه، دعا و صدقه دادن در آن است. اين مطلب را در جزء پنجم در قسمت اعمال هر ماه گفتيم، بنابر آنچه ذكر كرديم مورد عمل قرار داده شود. بدان كه روز اول محرم، از روزهايي است كه در آن روزه گرفت و هنگامهي اجابت دعا براي مسلمانان است. اين مطلب از چند طريق براي ما نقل شده است:
از جمله آن، روايتي است كه قبل از اين، از ابن شبيب از امام هشتم عليه السلام روايت كرديم».
السيد ابن طاووس – متوفاي 664 ق-، إقبال الأعمال، ج 3، ص 42 ، تحقيق : جواد القيومي الاصفهاني، ناشر : مكتب الإعلام الإسلامي، چاپ : الأولى سال چاپ : رجب 1414
2. پاسداشت حرمت ماه محرم در جاهليت و هتك حرمت آن در اسلام
دومين فراز فرمايش امام هشتم عليه السلام، مقايسه زمان جاهليت و اسلام در گرامي داشت اين ماه و حفظ حرمت پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله و اهل بيت پاك آن حضرت است:
«ثُمَّ قَالَ يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنَّ الْمُحَرَّمَ هُوَ الشَّهْرُ الَّذِي كَانَ أَهْلُ الْجَاهِلِيَّةِ فِيمَا مَضَى يُحَرِّمُونَ فِيهِ الظُّلْمَ وَ الْقِتَالَ لِحُرْمَتِهِ فَمَا عَرَفَتْ هَذِهِ الْأُمَّةُ حُرْمَةَ شَهْرِهَا وَ لَا حُرْمَةَ نَبِيِّهَا صلي الله عليه وآله لَقَدْ قَتَلُوا فِي هَذَا الشَّهْرِ ذُرِّيَّتَهُ وَ سَبَوْا نِسَاءَهُ وَ انْتَهَبُوا ثَقَلَهُ فَلَا غَفَرَ اللَّهُ لَهُمْ ذَلِكَ أَبَداً».
«سپس فرمود: اي پسر شبيب ! همانا محرم ماهي است كه مردم زمان جاهليت در اين ماه ظلم و كشتن افراد را به خاطر حفظ حرمت اين ماه، حرام ميدانستند؛ اما اين امت [منظور گروه بني اميه و طرفداران آنهاست كه خود را از امت اسلام ميدانستند] حرمت اين ماه و حرمت پيامبرش را نشناختند و در اين ماه ذريه ايشان را كشتند و زنانش را اسير و اموالش را غارت كردند؛ خداوند آنها را هرگز نيامرزد».
امام هشتم عليه السلام اين مطلب را در روايت ديگري نيز اين چنين بيان كرده است:
«حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَسْرُورٍ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ عَمِّهِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَبِي مَحْمُودٍ قَالَ قَالَ الرِّضَا عليه السلام إِنَّ الْمُحَرَّمَ شَهْرٌ كَانَ أَهْلُ الْجَاهِلِيَّةِ يُحَرِّمُونَ فِيهِ الْقِتَالَفَاسْتُحِلَّتْ فِيهِ دِمَاؤُنَا وَ هُتِكَ فِيهِ حُرْمَتُنَا وَ سُبِيَ فِيهِ ذَرَارِيُّنَا وَ نِسَاؤُنَا وَ أُضْرِمَتِ النِّيرَانُ فِي مَضَارِبِنَا وَ انْتُهِبَ مَا فِيهَا مِنْ ثَقَلِنَا وَ لَمْ تُرْعَ لِرَسُولِ اللَّهِ حُرْمَةٌ فِي أَمْرِنَا.
«امام رضا عليه السلام فرمود: محرم ماهى بود كه مردم جاهليت جنگ و كشتار را در آن حرام مىدانستند [اما بني اميه] ريختن خون ما را در آن حلال شمردند و حرمت ما را دريدند و فرزندان و زنان ما را اسير كردند و خيمههاى ما را آتش زدند و آنچه را در آن بود، چپاول و غارت كردند و در باره ما حرمت رسول خدا صلي الله عليه وآله را مراعات نكردند».
الصدوق، ابوجعفر محمد بن علي بن الحسين – متوفاى381 ق-، الأمالي، ص 129، ح 2، تحقيق و نشر: قسم الدراسات الاسلامية – مؤسسة البعثة – قم، الطبعة: الأولى، 1417هـ.
امام هشتم عليه السلام ميخواهد بفرمايد، دشمنان اهل بيت عليهم السلام، بدتر از مردم زمان جاهليت هستند؛ زيرا مردم آن زمان، حرمت ماه هاي حرام را حفظ ميكردند و هر اندازه كه باهم دشمني داشتند، وقتي ماه حرام فرا ميرسيد، جنگ را رها ميكردند. اما آنها با اين كه خود را از امت پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله ميپنداشتند، نه حرمت اين ماه را نگه داشتند و نه حرمت رسول خدا صلي الله عليه وآله را، بلكه در اين ماه، خون فرزند پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله را بر روي زمين ريختند، خانواده شان را اسير كردند وحتي كار را به جايي رساندند كه حرم شان را آتش زدند و اموال شان را به غارت بردند و در شقاوت و سنگدلي، از مردم زمان جاهليت پيشي گرفتند.
3. دستور گريه و عزاداري براي امام حسين عليه السلام
امام رضا عليه السلام بعد از اين كه ظلم بني اميه را در بارهي اهل بيت پيامبر صلي الله عليه وآله در قضيهي عاشورا شرح ميدهد، به ابن شبيب دستور ميدهد كه اگر خواستي براي چيزي گريه كني، براي مظلوميت حسين عليه السلام گريه كن:
«يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عليه السلام فَإِنَّهُ ذُبِحَ كَمَا يُذْبَحُ الْكَبْشُ».
«اى فرزند شبيب اگر مىخواهى براي كسى گريه كنى، براي حسين بن على عليه السلام گريه كن كه او را مانند گوسفند سر بريدند».
در اين قسمت فرمايش امام هشتم عليه السلام، چند نكته براي شيعيان و محبان اهل بيت عليهم السلام، قابل تأمل است:
نكتهِي اول: عزاداري و گريه بدعت نيست :
دشمنان اهل بيت عليهم السلام در هر زماني، به ويژه در ايام عزاداري حضرت سيد الشهدا عليه السلام از شبكه هاي ماهوارهي، اين شبهه را مطرح ميكنند كه گريه كردن و عزاداري براي امام حسين عليه السلام بدعت است.
اين فراز از سخنان امام هشتم عليه السلام، پاسخ اين شبهه را ميدهد، زيرا در تعريف بدعت گفته اند، چيزي بدعت است كه ريشهي ديني و دستوري از جانب بزرگان دين نداشته باشد.
طريحي از لغت شناسان ميگويد:
«البدعه: الحدث في الدين، وما ليس له أصل في كتابٍ ولا سنّه، وإنّما سُمّيَتْ بدعه؛ لأنّ قائلَها ابتدعها هو نفسه».
«بدعت، كار تازهي در دين است كه ريشه در قرآن و شريعت نداشته باشد. بدعت را از اين جهت بدعت ناميده اند، چون گويندهي آن، آن چيز را از پيش خود، ساخته و به وجود آورده است».
الطريحي، فخرالدين -متوفاي 1085 ق-، مجمع البحرين، ج 1، ص 163، مادّه «بدع»، تحقيق: السيد أحمد الحسيني، ناشر: مكتب النشر الثقافة الإسلامية، الطبعة الثانية 1408 – 1367 ش
ابن حجر عسقلاني از علماي اهل سنت، بدعت را اينگونه معنا كرده است:
والمُحْدَثات بفتح الدال جمع مُحْدَثَه، والمراد بها: ما أحدث وليس له أصل في الشرع ويسمّي في عرف الشرع بدعه، وما كان له أصل يدلّ عليه الشرع فليس ببدعه.
«محدثات، به فتح دال، جمع (محدثه) است. مراد از آن، هر چيز جديدي است كه ريشهي شرعي نداشته باشد و در عرف شرع، بدعت ناميده شود و هر چيزي كه ريشه و دليل شرعي داشته باشد، بدعت نيست».
العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر ابوالفضل – متوفاى852 ق -، فتح الباري شرح صحيح البخاري، ج 13، ص 212، تحقيق: محب الدين الخطيب، ناشر: دار المعرفة – بيروت.
براي اطلاع بيشتر از معناي لغوي و اصطلاحي بدعت، و اين كه آيا عزاداري امام حسين عليه السلام بدعت است يانه؟ به آدرس زير مراجعه فرماييد:
آيا عزاداري براي امام حسين عليه السلام بدعت است؟
بنابراين، معناي بدعت همان است كه به صورت اختصار بيان كرديم؛ اما عزاداري و گريه بر شهادت امام حسين عليه السلام ريشه ديني دارد، پس تعريف بدعت بر آن صدق نميكند. زيرا:
اولا: قبل از شهادت امام حسين عليه السلام، رسول خدا صلي الله عليه وآله هنگامي كه از شهادتش خبر دادند، چند مرتبه برايش گريه كردند، نه تنها ايشان بلكه همه صحابه كه دور و بر آن حضرت بودند گريه كردند.
روايات اين مطلب را در مقاله جدا با سند معتبر از منابع اهل سنت در آدرس زير مفصل نقل كرده ايم:
نخستين كسي كه براي امام حسين علیه السلام گريه كرد ، چه كسي بود؟
ثانيا: در اين روايت، امام هشتم عليه السلام دستور ميدهد كه براي امام حسين گريه كنيد: إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عليه السلام. اگر گريه كردن در عزاداري آن حضرت بدعت ميبود، امام رضا عليه السلام چنين دستوري را نميدادند.
علاوه بر اين روايت، حديث ديگري از امام هشتم عليه السلام نقل شده كه در قسمتي از آن، سيره ائمه اهل بيت عليهم السلام را در برگزاري مجالس عزاداري و اشك ريختن براي امام حسين عليه السلام را بيان كرده است:
«…إِنَّ يَوْمَ الْحُسَيْنِ أَقْرَحَ جُفُونَنَا وَ أَسْبَلَ دُمُوعَنَا وَ أَذَلَّ عَزِيزَنَا بِأَرْضِ كَرْبٍ وَ بَلَاءٍ وَ أَوْرَثَتْنَا [يَا أَرْضَ كَرْبٍ وَ بَلَاءٍ أَوْرَثْتِنَا] الْكَرْبَ [وَ] الْبَلَاءَ إِلَى يَوْمِ الِانْقِضَاءِ فَعَلَى مِثْلِ الْحُسَيْنِ فَلْيَبْكِ الْبَاكُون…»
الصدوق، ابوجعفر محمد بن علي بن الحسين – متوفاى381 ق-، الأمالي، ص 190، تحقيق و نشر: قسم الدراسات الاسلامية – مؤسسة البعثة – قم، الطبعة: الأولى، 1417هـ.
عبارت: أَقْرَحَ جُفُونَنَا وَ أَسْبَلَ دُمُوعَنَا، ميرساند كه اهل بيت عليهم السلام هميشه براي آن حضرت گريه ميكردند، و گريههاي آنها نيز در ايام عزا، يك ساعت و چند ساعت هم نبود ؛ چون گريه زياد است كه پلك چشم را زخم ميكند.
و عبارت: أَوْرَثْتِنَا] الْكَرْبَ [وَ] الْبَلَاءَ إِلَى يَوْمِ الِانْقِضَاءِ، نيز ميرساند كه اهل بيت عليهم السلام تا قيامت در غم مظلوميت امام حسين عليه السلام محزون و سوگوار هستند.
بنابراين، سزاوار است محبان و شيعيان ائمه اطهار عليهم السلام، در برگزاري عزاداري و اشك ريختن بر آن حضرت، به ائمه طاهرين عليهم السلام اقتدا كنند.
عزاداري براي امام حسين عليه السلام در سيره معصومين عليهم السلام را در آدرس زير مطالعه فرماييد:
آيا عزاداري براي امام حسين عليه السلام بدعت است؟
نكته دوم: نحوهي بريدن سر، دليل بر اوج مظلوميت امام حسين عليه السلام
عبارت: «فَإِنَّهُ ذُبِحَ كَمَا يُذْبَحُ الْكَبْشُ»، نهايت قساوت قلب قاتلان و بغض و عداوت آنها و در مقابل، اوج مظلوميت فرزند رسول خدا صلي الله عليه و آله حضرت سيد الشهدا عليه السلام را بيان ميكند.
مظلوميت بالاتر از اين نميشود، همان حسيني كه جايش روي دوش پيامبر صلي الله عليه وآله بود، و در آغوش مبارك ايشان و در خانه وحي بزرگ شد، روزي اين گونه مظلومانه سرش را از فقا جدا كنند.
رسول خدا صلي الله عليه وآله اين روز و لحظه را قبل از شهادتش در حضور جمعي از صحابه كه امير مؤمنان، فاطمه زهرا، امام حسن و امام حسين عليهم السلام بر ايشان وارد شده بودند، به آنها خبر دادند و در باره امام حسين عليه السلام در روايت طولاني فرمودند:
«كأَنِّي أَنْظُرُ إِلَيْهِ وَ قَدْ رُمِيَ بِسَهْمٍ فَخَرَّ عَنْ فَرَسِهِ صَرِيعاً ثُمَّ يُذْبَحُ كَمَا يُذْبَحُ الْكَبْشُ مَظْلُوماً ثُمَّ بَكَى رَسُولُ اللَّهِ ص وَ بَكَى مَنْ حَوْلَهُ وَ ارْتَفَعَتْ أَصْوَاتُهُمْ بِالضَّجِيجِ ثُمَّ قَالَ ص وَ هُوَ يَقُولُ اللَّهُمَّ إِنِّي أَشْكُو إِلَيْكَ مَا يَلْقَى أَهْلُ بَيْتِي بَعْدِي».
«گويا به سوي او (حسين عليه السلام) نگاه ميكنم كه مورد هدف تيري قرار ميگيرد و از روي اسب به زمين ميافتد، سپس همانند گوسفند سرش را مظلومانه از بدن جدا ميكنند. پس از آن رسول خدا صلي الله عليه وآله و كساني كه اطراف آن حضرت بودند، گريه كردند و صداي شان به فرياد بلند شد. سپس حضرت فرمود: خدا يا از آنچه اهل بيتم بعد از من ميبينند، به سوي تو شكايت ميكنم».
الصدوق، ابوجعفر محمد بن علي بن الحسين – متوفاى381 ق-، الأمالي، ص 177، تحقيق و نشر: قسم الدراسات الاسلامية – مؤسسة البعثة – قم، الطبعة: الأولى، 1417هـ.
4. آثار گريه بر امام حسين عليه السلام
فراز ديگر اين روايت، يكي از آثار اشك ريختن و گريه كردن بر امام حسين عليه السلام را بيان ميكند و آن بخشيده شدن تمام گناهان است:
«يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ بَكَيْتَ عَلَى الْحُسَيْنِ عليه السلام حَتَّى تَصِيرَ دُمُوعُكَ عَلَى خَدَّيْكَ غَفَرَ اللَّهُ لَكَ كُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتَهُ صَغِيراً كَانَ أَوْ كَبِيراً قَلِيلًا كَانَ أَوْ كَثِيراً».
«اى فرزند شبيب اگر بر حسين بن على عليهما السلام گريه كني تا اشكهايت بر گونههايت جارى شود، خداوند همه گناهان تو را مىآمرزد، بزرگ باشد يا كوچك اندك باشد يا زياد».
بحث آثار گريه بر امام حسين عليه السلام در روايات شيعه و اهل سنت فراوان مطرح شده است. براي اطلاع از اين موضوع، به آدرس زير مراجعه فرماييد:
آيا در روايات اهل سنت، پاداشي براي گريه در عزاي اهل بيت عليهم السلام بيان شده است؟
5. شهداي بني هاشم، افراد بي نظير در روي زمين
در قسمت ديگر، امام رضا عليه السلام از جايگاه معنوي شهداي بني هاشم كه همراه امام حسين عليه السلام در كربلا به شهادت رسيده اند، تجليل كرده و تصريح نموده كه شبيه آنها در روي زمين كسي نبوده است:
«وَ قُتِلَ مَعَهُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ ثَمَانِيَةَ عَشَرَ رَجُلًا مَا لَهُمْ فِي الْأَرْضِ شَبِيهُونَ».
«همراه امام حسين عليه السلام هجده تن از اهل بيتش كشته شد كه شبيه آنها در روي زمين كسي ديگر نبود».
6. رخداد حوادث پس از شهادت امام حسين عليه السلام
پس از شهادت امام حسين عليه السلام در عصر عاشورا، رويدادهايي در عالم اتفاق افتاد كه نشانهي حقانيت ايشان و معجزه براي آن حضرت محسوب ميشود. اين رخدادها در منابع شيعه واهل سنت ذكر شده كه يكي از اين معجزات، خون گريه كردن آسمان و زمين براي آن حضرت است.
امام هشتم عليه السلام، در يك قسمتي از روايت فرموده اند:
«وَ لَقَدْ بَكَتِ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَ الْأَرَضُونَ لِقَتْلِهِ»
«به تحقيق ، هفت آسمان و زمين در مصيبت كشته شدن آن حضرت گريه كرد.»
و در قسمتي ديگر فرموده است كه آسمان خون گريه كرد.
« يَا ابْنَ شَبِيبٍ لَقَدْ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عليه السلام أَنَّهُ لَمَّا قُتِلَ الْحُسَيْنُ جَدِّي عليه السلام مَطَرَتِ السَّمَاءُ دَماً وَ تُرَاباً أَحْمَرَ».
اي پسر شبيب ! پدرم، از پدرش از جدش (امام باقر عليه السلام) نقل كرده است، هنگاميكه جدم حسين عليه السلام كشته شد، آسمان خون و خاك سرخ باريد.
در اين روايت، تنها به يكي از اين رويدادها اشاره است، درحالي كه طبق در روايات ديگر، اتفاقات ديگري نيز در عالم رخ داده است. اين حوادث را مطابق روايات اهل سنت در مقالهي جدا گردآوري كرده ايم. براي اطلاع بيشتر به اين آدرس مراجعه فرماييد:
بعد از شهادت امام حسين (علیه السلام) در روز عاشورا ، چه اتفاقاتي در عالم رخ داد؟
7. نزول فرشتگان براي ياري امام حسين عليه السلام
فرشتگان الهي به قصد ياري آن حضرت در سرزمين كربلا، در روز عاشورا فرود آمدند؛ اما چون ديدند آن حضرت به شهادت رسيده اند، تا هنگامهي ظهور، با حالت ژوليده و غبار آلود نزد قبر مطهر آن حضرت باقي ماندند:
«وَ لَقَدْ نَزَلَ إِلَى الْأَرْضِ مِنَ الْمَلَائِكَةِ أَرْبَعَةُ آلَافٍ لِنَصْرِهِ فَوَجَدُوهُ قَدْ قُتِلَ فَهُمْ عِنْدَ قَبْرِهِ شُعْثٌ غُبْرٌ إِلَى أَنْ يَقُومَ الْقَائِمُ فَيَكُونُونَ مِنْ أَنْصَارِهِ وَ شِعَارُهُمْ يَا لَثَارَاتِ الْحُسَيْنِ».
«چهار هزار فرشته براى يارى كردن او فرود آمدند و او را كشته يافتند، و آنها محزون و غبار آلود در كنار قبر ايشان ميباشند تا وقتى كه حضرت مهدي عليه السلام قيام كند، در هنگام ظهور قائم، آن فرشتگان وى را يارى مىكنند و شعار آنان «يا لثارات الحسين» عليه السلام مىباشد».
طبق روايات ديگر، هنگاميكه امام حسين عليه السلام از مدينه حركت كردند، گروهي از فرشتگان و جنيان براي ياري آن حضرت آمدند؛ اما حضرت به آنها اجازه ندادند. مرحوم سيد بن طاوس از شيخ مفيد رحمة الله عليه چنين نقل ميكند:
وَ ذَكَرَ الْمُفِيدُ مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ النُّعْمَانِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ فِي كِتَابِ مَوْلِدِ النَّبِيِّ ص وَ مَوْلِدِ الْأَوْصِيَاءِ ص بِإِسْنَادِهِ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ عليه السلام قَالَ لَمَّا سَارَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ ص مِنْ مَكَّةَ لِيَدْخُلَ الْمَدِينَةَ لَقِيَهُ أَفْوَاجٌ مِنَ الْمَلَائِكَةِ الْمُسَوِّمِينَ وَ الْمُرْدِفِينَ فِي أَيْدِيهِمُ الْحِرَابُ عَلَى نُجُبٍ مِنْ نُجُبِ الْجَنَّةِ فَسَلَّمُوا عَلَيْهِ وَ قَالُوا يَا حُجَّةَ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ بَعْدَ جَدِّهِ وَ أَبِيهِ وَ أَخِيهِ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَدَّ جَدَّكَ رَسُولَ اللَّهِ ص بِنَا فِي مَوَاطِنَ كَثِيرَةٍ وَ إِنَّ اللَّهَ أَمَدَّكَ بِنَا فَقَالَ لَهُمْ الْمَوْعِدُ حُفْرَتِي وَ بُقْعَتِيَ الَّتِي أُسْتَشْهَدُ فِيهَا وَ هِيَ كَرْبَلَاءُ فَإِذَا وَرَدْتُهَا فَأْتُونِي فَقَالُوا يَا حُجَّةَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ أَمَرَنَا أَنْ نَسْمَعَ لَكَ وَ نُطِيعَ فَهَلْ تَخْشَى مِنْ عَدُوٍّ يَلْقَاكَ فَنَكُونَ مَعَكَ فَقَالَ لَا سَبِيلَ لَهُمْ عَلَيَّ وَ لَا يَلْقَوْنِي بِكَرِيهَةٍ أَوْ أَصِلَ إِلَى بُقْعَتِي.
وَ أَتَتْهُ أَفْوَاجٌ مِنْ مُؤْمِنِي الْجِنِّ فَقَالُوا لَهُ يَا مَوْلَانَا نَحْنُ شِيعَتُكَ وَ أَنْصَارُكَ فَمُرْنَا بِمَا تَشَاءُ فَلَوْ أَمَرْتَنَا بِقَتْلِ كُلِّ عَدُوٍّ لَكَ وَ أَنْتَ بِمَكَانِكَ لَكَفَيْنَاكَ ذَلِكَ فَجَزَاهُمْ خَيْراً وَ قَالَ لَهُمْ أَ مَا قَرَأْتُمْ كِتَابَ اللَّهِ الْمُنْزَلَ عَلَى جَدِّي رَسُولِ اللَّهِ ص فِي قَوْلِهِ «قُلْ لَوْ كُنْتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذِينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ إِلى مَضاجِعِهِمْ» فَإِذَا أَقَمْتُ فِي مَكَانِي فَبِمَا يُمْتَحَنُ هَذَا الْخَلْقُ الْمَتْعُوسُ وَ بِمَا ذَا يُخْتَبَرُونَ وَ مَنْ ذَا يَكُونُ سَاكِنَ حُفْرَتِي…
شيخ مفيد محمّد بن محمّد بن نعمان رضى اللَّه عنه در كتاب «مولد النّبي و مولد الاوصياء» با سند خود از امام جعفر صادق عليه السلام نقل ميكند كه فرمود: هنگامى كه حسين عليه السّلام از مكّه حركت كردند، گروههايي از فرشتگان باصف هاى آراسته و پشت سر هم اسلحه بدست و هر يك بر اسبى از اسب هاى بهشتى سوار خدمت حضرت رسيدند و سلام دادند و عرض كردند: اى آنكه پس از جدّ و پدر و برادر، حجت خداوند بر خلق، تو هستى! همانا خداوند عزّوجل جدّ تو را در جاهاى بسيارى به وسيله ما كمك و يارى فرموده و اكنون نيز ما را به يارى تو فرستاده است، حضرت فرمود: وعدهگاه من و شما در گودال و بقعهاى كه آنجا شهيد خواهم شد كه همان كربلا است چون به آنجا رسيدم نزد من بيائيد عرض كردند:
خداوند، ما را مأمور فرموده است كه گوش به فرمان شما باشيم و اگر از دشمنى بيمناك هستى ما به همراه تو باشيم، حضرت فرمود: راهى ندارند كه آسيبى به من برسانند تا به جايگاه خود برسم.
و گروههائى از مؤمنين جنّ آمدند و عرض كردند: آقا، ما شيعيان و ياران شمائيم هر چه خواهيد دستور دهيد، اگر دستور بدهى كه همه دشمنان تو كشته شود و تو از جاى خود حركت نكنى ما دستور را اجرا مىكنيم، حضرت فرمود: خداوند به شما جزاي خير بدهد، و فرمود: مگر نخواندهايد قرآنى را كه بر جدم رسول خدا صلي الله عليه وآله فرود آمده است؟ كه ميفرمايد:
اگر در ميان خانههاى خود باشيد آنكه مرگ برايشان مقدّر شده است به سوى بستر مرگ خويش ميروند (و گذشته از اين) اگر من در وطن خود بمانم پس اين مردم بد بخت با چه وسيلهي آزمايش شوند؟ و چه كسى در قبر من جاى گزين خواهد شد؟
سيد بن طاوس – متوفاي 664 ق- اللهوف على قتلى الطفوف، ص 67، ناشر: جهان، مكان چاپ: تهران، سال چاپ: 1348 ش
سؤالي كه با توجه به اين روايت، در ذهن ميرسد اين است كه چرا امام حسين عليه السلام درخواست ياري فرشتگان و جنيان را رد كردند. علت آن در خود همين روايت بيان شده است:
يك: امتحان مردم:
«فَإِذَا أَقَمْتُ فِي مَكَانِي فَبِمَا يُمْتَحَنُ هَذَا الْخَلْقُ الْمَتْعُوسُ وَ بِمَا ذَا يُخْتَبَرُونَ وَ مَنْ ذَا يَكُونُ سَاكِنَ حُفْرَتِي…»
«اگر من در جاي خود بمانم پس اين مردم بد بخت با چه وسيلهي آزمايش شوند؟ و چه كسى در قبر من جاى گزين خواهد شد؟»
دو: هدايت و هلاكت در عاشورا با دليل باشد:
در ادامه روايت آمده است كه حضرت به جنيان فرمود:
وَ نَحْنُ وَ اللَّهِ أَقْدَرُ عَلَيْهِمْ مِنْكُمْ وَ لَكِنْ لِيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَيِّنَةٍ وَ يَحْيى مَنْ حَيَّ عَنْ بَيِّنَةٍ ثُمَّ سَارَ حَتَّى مَرَّ بِالتَّنْعِيم.
به خدا سوگند، ما بيش از شما بر نابودي آنها قدرت داريم، اما ميخواهيم هر كه هلاك ميشود و يا به حيات ابدي ميرسد، بر اساس دليل روشن باشد، پس از آن، حضرت به سوي [منزلگاه] تنعيم حركت كردند.
سيد بن طاوس – متوفاي 664 ق- اللهوف على قتلى الطفوف، ص 67، ناشر: جهان، مكان چاپ: تهران، سال چاپ: 1348 ش
بنابراين، حضرت سيد الشهدا عليه السلام ميخواست قضيه كربلا از راه عادي به پايان برسد نه از راه معجزه؛ تا قيام و مرامش براي آيندگان سرمشق و الگو باشد.
8. ثواب زيارت امام حسين عليه السلام
فراز ديگري فرمايش امام رضا عليه السلام، درباره زيارت قبر مطهر امام حسين عليه السلام است كه ميفرمايد:
«يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ سَرَّكَ أَنْ تَلْقَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَا ذَنْبَ عَلَيْكَ فَزُرِ الْحُسَيْنَ عليه السلام».
«اى فرزند شبيب اگر ميخواهى خداوند را ملاقات كنى در حالى كه گناه نداشته باشى، حسين عليه السلام را زيارت كن».
اين فراز، پاسخ ديگري بر سخنان كساني است كه به زيارت مضجع شريف آن حضرت اشكال ميگيرند.
در اين موضوع نيز روايات ديگري در منابع شيعه وجود دارد كه بحث از آنها مفصل است و بايد در جاي خود بررسي شود.
9. لعنت بر قاتلان امام حسين عليه السلام
دستور ديگر امام رضا عليه السلام به ابن شبيب اين است كه بر قاتلان امام حسين عليه السلام لعن كند:
«يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ سَرَّكَ أَنْ تَسْكُنَ الْغُرَفَ الْمَبْنِيَّةَ فِي الْجَنَّةِ مَعَ النَّبِيِّ وَ آلِهِ صلي الله عليه وآله فَالْعَنْ قَتَلَةَ الْحُسَيْنِ».
«اى فرزند شبيب! اگر ميخواهى همراه رسول خدا صلي الله عليه وآْله و اهل بيت آن حضرت در بهشت همنشين گردى، قاتلان حسين عليه السلام را لعنت كن».
«لعن»، به معناي دشنام دادن نيست؛ بلكه به معناي دوري از رحمت خداوند است.
جوهري يكي از لغت شناسان ميگويد:
«اللعن : الطرد والابعاد من الخير».
«لعن در لغت : راندن و دوركردن از خوبيهاست».
الجوهري، اسماعيل بن حماد – متوفاي393 ق-، الصحاح تاج اللغة وصحاح العربية، ج 6 ص 2196، تحقيق: أحمد عبد الغفور العطار، ناشر: دار العلم للملايين – بيروت – لبنان، چاپ : الرابعة سال چاپ : 1407 – 1987 م
نووي از شارحان صحيح مسلم نيز مينويسد:
«فإن اللعن في اللغة هو الطرد والابعاد».
«لعن در لغت به معناي راندن و دور کردن است».
النووي الشافعي، يحيى بن شرف بن مر بن جمعة بن حزام – متوفاى676 ق -، شرح النووي علي صحيح مسلم، ج 9، ص141، ناشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت، الطبعة الثانية، 1392 هـ.
بنابراين، طبق روايت فوق، دشمنان آن حضرت شايستهي لعن هستند و از دايره رحمت واسعهي الهي خارج هستند. خداند هردوري از رحمت خدا هستند
10. ثواب شهادت براي آرزومندان در صف ياران امام حسين عليه السلام
محبان و شيعيان امام حسين عليه السلام آرزو ميكنند كه اي كاش در زمان حضرت بودند تا در ركاب حضرت، ايشان را ياري ميكردند. امام هشتم عليه السلام ميفرمايد، كسي كه چنين آروزي داشته باشد و جملهي: يا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً، را بگويد، همانند كساني است كه در كربلا بوده و با اصحاب امام شهيد شده است:
«يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ سَرَّكَ أَنْ تَكُونَ لَكَ مِنَ الثَّوَابِ مِثْلَ مَا لِمَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ الْحُسَيْنِ عليه السلام فَقُلْ مَتَى مَا ذَكَرْتَهُ يا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً».
«اى فرزند شبيب! اگر ميخواهى ثواب شهداى كربلا را داشته باشى، هر گاه از آنها ياد كردى، بگو: «يا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً»؛ اي كاش با آنان بودم تا به رستگاري بزرگ ميرسيدم».
11. همدردي با اهل بيت عليهم السلام در حزن و اندوه
يقينا يكي از نشانه هاي محبت و شيعه بودن، اين است كه در ايام سرور و حزن، در شادي و غم اهل بيت عليهم السلام شريك بوده و با آنها اظهار همدردي نمود. امام رضا عليه السلام در فراز پاياني، به اين نكته تصريح نموده است:
«يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ سَرَّكَ أَنْ تَكُونَ مَعَنَا فِي الدَّرَجَاتِ الْعُلَى مِنَ الْجِنَانِ فَاحْزَنْ لِحُزْنِنَا وَ افْرَحْ لِفَرَحِنَا وَ عَلَيْكَ بِوَلَايَتِنَا فَلَوْ أَنَّ رَجُلًا تَوَلَّى حَجَراً لَحَشَرَهُ اللَّهُ مَعَهُ يَوْمَ الْقِيَامَه».
«اى پسر شبيب! اگر ميخواهى همراه ما در درجات والا قرار گيرى، در هنگام اندوه ما اندوهگين باش، و در وقت خوشحالى ما خوشحال باش، اكنون به ولايت ما چنگ بزن و بدان اگر كسى سنگى را دوست داشته باشد، خداوند روز قيامت او را با همان سنگ محشور ميكند».
امير مؤمنان عليه السلام نيز مي فرمايد: يكي از ويژگيهاي شيعيان اين است كه در ايام سرور ما خوشحال و در ايام حزن و اندوه ما محزون هستند:
«إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى اطَّلَعَ إِلَى الْأَرْضِ فَاخْتَارَنَا وَ اخْتَارَ لَنَا شِيعَةً يَنْصُرُونَنَا وَ يَفْرَحُونَ لِفَرَحِنَا وَ يَحْزَنُونَ لِحُزْنِنَا وَ يَبْذُلُونَ أَمْوَالَهُمْ وَ أَنْفُسَهُمْ فِينَا أُولَئِكَ مِنَّا وَ إِلَيْنَا.»
«خداوند متعال به زمين نظاره كرد، ما را بر گزيد، و شيعياني كه ما را ياري ميكنند انتخاب نمود همان افرادي كه با شادي ما شادمان و با حزن ما اندوهگين ميشوند و مال و جانشان را در راه ما بخشش ميكنند. آنها از ماهستند و به سوي ما بر ميگردند.»
الصدوق، ابوجعفر محمد بن علي بن الحسين – متوفاى381 ق -، الخصال، ج2، ص 635، تحقيق، تصحيح وتعليق: علي أكبر الغفاري، ناشر: منشورات جماعة المدرسين في الحوزة العلمية في قم المقدسة، سال چاپ 1403 – 1362
شركت در مجالس عزاداري، پوشيدن لباس سياه، سينه زني و زنجير زني و … از مظاهر اظهار حزن و اندوه شيعيان در مصيبت ائمه اهل بيت عليهم السلام است.
علاوه بر آنچه گفته، ميبايست عزاداران سالار شهيدان عليه السلام، نكات ديگري را به عنوان آداب عزاداري مراعات نمايند.
مرحوم سيد بن طاوس در كتاب اقبال الاعمال، در اين باره بيان جامعي دارد كه انشاء الله سر لوحهي رفتار همه محبان اهل بيت عليهم السلام به ويژه شيعيان باشد:
اعلم أن المواساة لأئمة الزمان وأصحاب الاحسان في السرور والأحزان ، من مهمات أهل الصفاء وذوي الوفاء والمخلصين في الولاء ، وفي هذا العشر كان أكثر اجتماع الأعداء على قتل ذرية سيد الأنبياء صلوات الله عليه وآله ، والتهجم بذلك على كسر حرمة الله جل جلاله مالك الدنيا والآخرة ، وكسر حرمة رسوله عليه السلام صاحب النعم الباطنة والظاهرة ، وكسر حرمة الاسلام والمسلمين ولبس أثواب الحزن على فساد أمور الدنيا والدين . فينبغي من أول ليلة من هذا الشهر ان يظهر على الوجوه والحركات والسكنات شعار آداب أهل المصائب المعظمات في كلما يتقلب الانسان فيه ، وان يقصد الانسان بذلك اظهار موالات أولياء الله ومعاداة أعاديه …
بدان كه همدردي با پيشوايان زمان و اصحاب احسان در اظهار خوشحالي و اندوه، از كارهاي مهم انسانهاي اهل صفا، پاي بندان به عهد و پيمان و مخلصين در ولايت است. در اين دهه (دهه اول محرم) بيشترين اجتماع دشمنان بر كشتن ذريه سردار انبيا عليه السلام، هجوم براي شكستن حرمت خداوند متعال (مالك دنيا و آخرت) و شكستن حرمت رسول خدا صلي الله عليه وآله صاحب نعمتهاي باطني و ظاهري و شكستن حرمت اسلام و مسلمين صورت گرفت و لباس حزن را با فساد در امور دين و دنيا پوشاندند.
بنابراين، سزاوار است كه از شب نخست اين ماه، از چهره ها، حركت ها، نشست ها، شعار آداب مصيبت ديدگان بزرگ را در هر حركاتي كه انجام ميدهند، ظاهر سازند. و مقصودشان از اين كار، اظهار دوستي اولياي خدا و دشمني با دشمنان خدا باشد.
و در پايان ايشان به روايتي كه از طريق ابراهيم بن ابي محمود از امام هشتم عليه السلام نقل شده استدلال ميكند.
السيد ابن طاووس – متوفاي 664 ق-، إقبال الأعمال، ج 3، ص 28 ، تحقيق : جواد القيومي الاصفهاني، ناشر : مكتب الإعلام الإسلامي، چاپ : الأولى سال چاپ : رجب 1414.
By morteza • مجله مستبصرین 0 • Tags: امام حسین, زنجیر زنی, سینه زنی, شبهات, شیعه, عزاداری, قمه زنی, گریه, لط, لطم