مهیار دیلمی

مهیار دیلمی چه کسی بوده است؟

آیا او زرتشتی بوده و مستبصر شده؟

مطلب زیر را با دقت بخوانید: 

ابو الحسن یا ابو الحسین مهیار دیلمی در سال 367 هجری قمری در جنوب گیلان که در آن دوران جزئی از مناطق دیلم به­ شمار می ­آمده، در خانواده­ای زرتشتی مذهب چشم به­ جهان گشود. پدرش مرزوِیه نام داشت و فرزندش مهیار را بر این مذهب پروراند. مهیار از کودکی شخصیتی دانش ­پژوه داشت و در تحصیل و طلب علم بسیار مجد و خوش ­استعداد بود. وی رفته رفته ­به ­ادیبی پرآوازه مبدل شد و در شعر و ادبیات فارسی و عربی سرآمد و شهره زمان گشت. سرانجام شهرت عالم­گیر وی باعث شد که دانشمندان جهان اسلام در آن زمان از وی دعوت نموده تا به­ بغداد بیاید و در این شهر که در آن زمان بزرگ­ترین و علمی ­ترین دانشگاه جهان اسلام را در خود جای داده بود، سکنی گزیند. وی برای ترجمه متون عربی و اسلامی به­ زبان فارسی، استخدام این جامعه بزرگ علمی گردید. مهیار سالیان سال در بغداد زیسته و با علمای بزرگ آن دیار حشر و نشر بسیار پیدا نمود.

استبصار و زندگانی پس از هدایت

ادیب و شاعر توان­مند مهیار دیلمی در جریان ارتباطات خود با علمای بغداد، با مرحوم علامه سید رضی، مدوّن کتاب شریف نهج البلاغه نیز نشست و برخواست پیدا کرده و در زمره شاگردان وی نیز قرار گرفته بود. وی با آگاهی از عقاید مکتب حقة تشیع و یادگیری باورهای این مذهب، سرانجام در سال 384 و طبق قولی دیگر در سال 394 هجری قمری توسط استادش سید رضی مستبصر و شیعه شده و از آیین پیشین خود برائت جست. وی آن­چنان در تشیع استوار وارد شد که نمی توانست عقاید خود را کتمان کند؛ از همین جهت اشعار زیادی در مذهب جدید خود می سرود و در اشعار خود به ­ظالمین در حق اهل بیت پیامبر (علیهم السلام) جسورانه می­تاخت!

به­ طور مثال می ­توان به­ بیت شعری مشهور از او در این رابطه اشاره نمود:

وکَیف ضاقت علی الاهلین تربته * ‌وللاجانب من جنبیه مضطجع

(خاندانش از آرمیدن در کنار تربت او محروم. بیگانگان در کنار مرقدش مدفون)

وي اشعار زیادی در رابطه وقایع مهم تاریخی سروده است. به­ طور مثال قصیده­ای به­نام غدیریّه سروده است که در آن علاوه بر اشاره به­ ماجرای واقعه غدیر، دشمنان امیرالمؤمنین (علیه السلام) را در رابطه غصب خلافت مورد نکوهش شدید قرار داده است. هم­چنین در مورد وقایع کربلا و مصائب اهل بیت (علیهم السلام) اشعاری زیبا، مانا و جانسوز از خود به ­یادگار گذاشته است.

مهیار در مدت حیات علمی خود به یکی از نوابغ عرصه شعر عرب مبدّل گردیده بود. مضامین اشعار وی علاوه بر مدیحه‌ها و تغزلات، متضمن بیان مسائل کلامی شیعه بوده است. دیوان مشهور وی در چهار جلد بارها چاپ شده است.

او به نسبت کسروی خویش فخر می‌کند. همانگونه که به دین و عقیده‌ای که برگزیده مباهات می‌نماید و می‌گوید: مجد و حسب را از بهترین پدران دارم و دین و آئین را از سرور مسلمانان، پس فخر و مباهات را از همه جانب گرد آوردم. سیادت عجم را با آئین عرب با هم دارم.

خطیب بغدادی از مورخین سنّی مذهب عرب، که از هم­ عصران مرحوم مهیار دیلمی بوده، در رابطه با او چنین می­گوید: «من (مهیار) را می­ دیدم که در مسجد بزرگ منصور در شهر بغداد حاضر می­ گشته، اشعارش بر خود وی خوانده می­شد، و برای من مقدور نبود که چیزی از آن بشنوم (از شدت فصاحت و بلاغت)[1]».

محدث بزرگ مرحوم شیخ حر عاملی دربارة شخصیت ادبی مهیار این­ چنین قلم می­ فرساید: «مهیار آمیخته­ ای از فصاحت عرب و علم معانی فارسی بود![2]».

در احوالات مهیار آمده است که با سلاطین و ملوک نشست و برخواست زیاد داشته و به­ خاطر فصاحت و بلاغت و زیبایی اشعارش بسیار مورد اکرام واقع می ­شده و مورد توجه صاحب منصبان قرار می­ گرفته است.

تألیفات

مرحوم مغفور ابو الحسن مهیار دیلمی اهل قلم نیز بوده و تألیفات گرانسگی از خود برجای گذاشته است. از آن­جا که فاصلة تاریخی زمان ما با زمان حیات او بسیار است، پر واضح است که بسیاری از تألیفات وی به­ دست ما نرسیده، لیکن به­ دلیل اقبال علما به آثار وی سبب شده است که برخی از کتاب­ هایش هنوز چاپ و منتشر گردد. از میان تألیفات این مستبصر و هم­چنین تألیفاتی که در حق او منتشر شده، می­ توان به ­آثار ذیل اشاره نمود:

  1. دیوان مهیار الدیلمی: معروف­ترین تألیف مهیار این دیوان شعری است که معمولا در چاپ­های متأخر به­ صورت چهار جلدی چاپ می­شود که در آن به صورت طبقه­ بندی شده اشعارش را ذکر نموده است.
  2. قصیدة لامیة: ظاهرا چنین کتاب شعری با این اسم از مرحوم مهیار برجای مانده است که مرحوم سید ابن طاوس بر آن شرحی به­ نام “الأزهار فی شرح لامیة مهیار” نگاشته است.
  3. أخبار مهیار الدیلمی: این کتاب توسط شیخ محمدعلی زاهدی جیلانی متوفای 1181 هـ ق جمع ­آوری شده و در آن به بیان اشعار و جملات نایاب و هم­چنین روایاتی که از طریق سلسله سند به مهیار برخورد داشته است را آورده.
  4. مهیار الدیلمی و شعره: این کتاب توسط شخصی به­ نام سید علی فلال تألیف شده که در آن به ­ویژگی­ها و تنوع اشعار مهیار پرداخته است.
  5. مهيار الديلمي، حياته وشعره: این کتاب به­ زندگی­نامه و ویژگی­های شعری مهیار پرداخته که توسط شخصی به­نام عصام عبد علی در بغداد به­سال 1360 هـ ق تألیف گردیده است.
  6. مقاله رثای حسینی در اشعار حسان و مهیار دیلمی: این مقاله توسط محمدرضا نجاریان در دانشگاه یزد تألیف شده و در آن به بررسی اشعار مهیار دیلمی به ­زبان عربی و حبیب الله چایچیان به زبان فارسی در رابطه با واقعه عاشورا و شهادت سیدالشهدا (علیه السلام) پرداخته و شباهت­ های این اشعار را مورد بررسی قرار داده است.

دیگر عناوین مقالات تألیف شده در رابطه با شعر مرحوم مهیار دیلمی عبارت است از: بینامتنی قرآنی و روایی در شعر مهیار دیلمی – مهیار دیلمی و مضامین تاریخی اشعار او؛ در مدح پنج تن آل عباء و اشاره به وقایع مهمِ صدر اسلام – بررسی جلوه های فرهنگ و تمدن ایرانی در شعر مهیار دیلمی و دیگر مقالات.

سرانجام و وفات

مرحوم مهیار خادمه ­ای داشت که کارهای منزل او را انجام می­داد و به ­او خدمت می­ کرد. آن خادمه روزی مشغول جارو کردن اتاق منزل مهیار بود که ناگهان چشمش به­ نخی افتاد که پنهان شده بود! او آن نخ را کشید و دید که آن نخ به یک کیسه پول متصل است. این در حالی بود که گروهی از حاجیان خراسان میهمان مهیار بوده و در منزل او ساکن بوده ­اند و به ­تازگی منزلش را به­ سوی مقصد خود ترک کرده بودند. از همین جهت آن خادمه به مهیار ماجرای پیدا شدن این کیسه پول را اطلاع داد، اما مهیار هیچ واکنشی نشان نداد، به­ گونه­ای که انگار از وجود آن کیسه پول آگاه بوده است! سپس مهیار به­ خادمه ­اش گفت: زحمت بسیار کشیدم تا این کیسه را پنهان کنم، چرا و چگونه آن را از مخفی­گاهش خارج نمودی؟ این در حالی بود که در آن کیسه پول دو هزار دینار گذاشته شده بود که این مبلغ نسبت به ­آن دوران مبلغ بسیار سنگینی به ­شمار می ­آمده است. این موضوع به جلال الدوله از حکام وقت سلسله آل بویه در آن دوران خبر داده شد و جلال الدوله دستور دستگیری مهیار را صادر نمود. علت این دستگیری هم شاید تهمت دزدی از حجاج خراسانی بوده است. اما سرانجام او از این تهمت ناروا تبرئه گشته و آزاد گردید[3]! البته ماجرا به ­همین مقدار ختم نشده ظاهرا این ماجرا برای مرحوم مهیار بسیار سنگین تمام شده بود که در جمادی الثانی همان سال ترک دنیا گفته است!

سرانجام این شاعر ارادتمند به­ خاندان عصمت و طهارت (علیهم السلام)، در ماه جمادی الثانی سال 428 هجری قمری در سن 61 سالگی در شهر بغداد چشم از جهان فروبست و در همان­جا دفن شد که متأسفانه اطلاعاتی از مزار وی در دسترس نیست.

سخنی با باستان گرایان

از مطالعه این سرگذشت نامه باید فهمید که اولا هیچ زوری در ایمان زرتشتیان به اسلام در کار نبوده است، زیرا شمشیری بر گردن مهیار گذارده نشده بود که ایمان بیاورد، بلکه او با میل و رغبت خود شیعه و مسلمان شده است.

نکته دوم توجه اسلام و مسلمین به جامعه علمی بوده که همین امر علت اصلی جذب مهیار به اسلام شده، حال سوال این است که اگر اسلام دین خشونت و جنگ طلبی بود، جوامع علمی قوی و جذب دانشجویان از ادیان مختلف در تاریخ حاکی از چیست؟ آیا توجیهی وجود دارد؟

نکته سوم نور هدایت اهل بیت (علیهم السلام) است که یک فرد بیگانه با اسلام و مذاهب متعدد در آن، جذب مکتب نورانی ایشان شده و به شدت در عقائد خود پافشاری می کرده است.

این نکات تنها بخش کوچکی از سوالات ما از جامعه باستانگرایان می باشد.


 

[1] وفیات الأعیان و أنباء ابناء الزمان: ج5 ص360

[2] موسوعة من حیاة المستبصرین: ج4 ص24

[3] مقدمه دیوان مهیار دیلمی، ج1 ص2