محمد گوزل الآمدی مستبصر اهل ترکیه و نویسنده کتاب “الهجرة إلى الثقلين”:
«محمد گوزل الآمدی» در باره تشیع خود می نویسد: بعد از گذشتن دو مرحله، به این نتیجه رسیدم که مذهب برحق، مذهب اهل بیت علیهم السلام می باشد، مرحله اول، مرحله ی بود که نسبت به حق بودن مذهب اهل سنت و باطل بودن مذهب شیعه، دچار تردید شدم، وبعد از آن فهمیدم که مذهب اهل سنت، بر پایه ی دلایل قوی استوار نیست.
در این مرحله ذهنم درگیر چندین مساله بود، از جمله اینکه آیا حدیث فرقه ی ناجیه که از پیامبر صلی الله علیه واله وسلم نقل شده واقعا منطبق بر اهل سنت است؟ چگونه می شود این روایت منطبق بر اهل سنت باشد در حالی که خود اهل سنت در اعتقاد و در فروع دین به چندین فرقه تقسیم می شوند؟
ونیز از سوالاتی که در این مرحله سبب شد من در اصل مذهبم تردید پیدا کنم که واقعا آیا ما اهل سنت هستیم؟ اگر اینطور باشد، این نامگذاری با عملکرد برخی از خلفا که از نوشتن سنت رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم منع کردند چطور قابل جمع است؟ خصوصا این که منع نوشتن احادیث پیامبر صلي الله عليه وآله از مسائلی است که در کتابهای ما به صورت متعدد نقل شده وجایی شک وشبهه ی در آن نیست؟
پرسش دیگری که بنیان مذهبم را در نظرم تضعیف کرد این بود که اگر خلافت ابوبکر واقعا بر حق بود چرا در کتابی مثل بخاری که آن را بعد از قرآن صحیح ترین کتاب می دانیم نقل شده که حضرت علی علیه السلام بعد از شش ماه با ابو بکر بیعت کرد؟ مگر می شود خلافت ابوبکر بر حق باشد وشخصیتی مانند فاتح خیبر حضرت علی علیه السلام نسبت به این حق سستی کند وبعد از شش ماه بیعت کند؟
اما سوالاتم به اینجا ختم نشد؛ بعد از مقداری تحقیق در یافتم تمامی فضایلی که در مورد خلفا برای ما شب و روز نقل می شد صحت ندارد بلکه بر عکس آن صحیح می باشد.
اینها نمونه ی از سوالاتی بود که در مرحله اول ذهن من را به شدت درگیر کرده بود که جوابی برای آنها نیافتم وهمین سبب شد من نسبت به اصل مذهب اهل سنت دچار تردید بشوم
در مرحله دوم به خود می گفتم مگر می شود پیامبر صلي الله عليه وآله بعد از خود خلیفه ی را انتخاب نکند؟ آیا معقول است که خود پیامبر صلي الله عليه وآله به اختلافات امت بعد از خود اشاره کند و بفرمایند از هفتاد وسه فرقه فقط یک فرقه اهل نجات است ولی با این حال امت خود را بدون یک هدایت گر رها کند؟
از این رو برا آن شدم تا خودم را از این درگیری ذهنی خلاص کنم و تحقیق وسیعی را شروع کردم که در این مرحله گمشده خود را پیدا کردم، در کتب اهل سنت به روایات زیادی دست یافتم که به جانشینی حضرت علی علیه السلام تصریح کرده است به صورتی که اگر کسی تعصب را کنار بگذارد جای شک و شبهه ای باقی نمی ماند
احادیثی مانند حدیث منزلت و حدیث غدیر و حدیث «یا علی انت ولی کل مؤمن من بعدی» از جمله حادیثی است که با سند معتبر در کتب ما نقل شده اند به رغم اینکه حکومت های ظالم بر صدد کتمان این روایات وفضائل حضرت علی علیه السلام بودند
بعد از تحقیق گسترده در این روایات، به احادیثی دست یافتم که به خلافت و ولایت اهل بیت علیهم السلام تصریح کرده و دریافتم که هیچ کس جز اهل بیت علیهم السلام شایسته ی تبعیت واقتدا نمی باشد از این رو مذهب اهل بیت عليهم السلام را با تمام وجود پذیرفتم.
جولای 15 2017
محمد گوزل آمدی
محمد گوزل الآمدی مستبصر اهل ترکیه و نویسنده کتاب “الهجرة إلى الثقلين”:
«محمد گوزل الآمدی» در باره تشیع خود می نویسد: بعد از گذشتن دو مرحله، به این نتیجه رسیدم که مذهب برحق، مذهب اهل بیت علیهم السلام می باشد، مرحله اول، مرحله ی بود که نسبت به حق بودن مذهب اهل سنت و باطل بودن مذهب شیعه، دچار تردید شدم، وبعد از آن فهمیدم که مذهب اهل سنت، بر پایه ی دلایل قوی استوار نیست.
در این مرحله ذهنم درگیر چندین مساله بود، از جمله اینکه آیا حدیث فرقه ی ناجیه که از پیامبر صلی الله علیه واله وسلم نقل شده واقعا منطبق بر اهل سنت است؟ چگونه می شود این روایت منطبق بر اهل سنت باشد در حالی که خود اهل سنت در اعتقاد و در فروع دین به چندین فرقه تقسیم می شوند؟
ونیز از سوالاتی که در این مرحله سبب شد من در اصل مذهبم تردید پیدا کنم که واقعا آیا ما اهل سنت هستیم؟ اگر اینطور باشد، این نامگذاری با عملکرد برخی از خلفا که از نوشتن سنت رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم منع کردند چطور قابل جمع است؟ خصوصا این که منع نوشتن احادیث پیامبر صلي الله عليه وآله از مسائلی است که در کتابهای ما به صورت متعدد نقل شده وجایی شک وشبهه ی در آن نیست؟
پرسش دیگری که بنیان مذهبم را در نظرم تضعیف کرد این بود که اگر خلافت ابوبکر واقعا بر حق بود چرا در کتابی مثل بخاری که آن را بعد از قرآن صحیح ترین کتاب می دانیم نقل شده که حضرت علی علیه السلام بعد از شش ماه با ابو بکر بیعت کرد؟ مگر می شود خلافت ابوبکر بر حق باشد وشخصیتی مانند فاتح خیبر حضرت علی علیه السلام نسبت به این حق سستی کند وبعد از شش ماه بیعت کند؟
اما سوالاتم به اینجا ختم نشد؛ بعد از مقداری تحقیق در یافتم تمامی فضایلی که در مورد خلفا برای ما شب و روز نقل می شد صحت ندارد بلکه بر عکس آن صحیح می باشد.
اینها نمونه ی از سوالاتی بود که در مرحله اول ذهن من را به شدت درگیر کرده بود که جوابی برای آنها نیافتم وهمین سبب شد من نسبت به اصل مذهب اهل سنت دچار تردید بشوم
در مرحله دوم به خود می گفتم مگر می شود پیامبر صلي الله عليه وآله بعد از خود خلیفه ی را انتخاب نکند؟ آیا معقول است که خود پیامبر صلي الله عليه وآله به اختلافات امت بعد از خود اشاره کند و بفرمایند از هفتاد وسه فرقه فقط یک فرقه اهل نجات است ولی با این حال امت خود را بدون یک هدایت گر رها کند؟
از این رو برا آن شدم تا خودم را از این درگیری ذهنی خلاص کنم و تحقیق وسیعی را شروع کردم که در این مرحله گمشده خود را پیدا کردم، در کتب اهل سنت به روایات زیادی دست یافتم که به جانشینی حضرت علی علیه السلام تصریح کرده است به صورتی که اگر کسی تعصب را کنار بگذارد جای شک و شبهه ای باقی نمی ماند
احادیثی مانند حدیث منزلت و حدیث غدیر و حدیث «یا علی انت ولی کل مؤمن من بعدی» از جمله حادیثی است که با سند معتبر در کتب ما نقل شده اند به رغم اینکه حکومت های ظالم بر صدد کتمان این روایات وفضائل حضرت علی علیه السلام بودند
بعد از تحقیق گسترده در این روایات، به احادیثی دست یافتم که به خلافت و ولایت اهل بیت علیهم السلام تصریح کرده و دریافتم که هیچ کس جز اهل بیت علیهم السلام شایسته ی تبعیت واقتدا نمی باشد از این رو مذهب اهل بیت عليهم السلام را با تمام وجود پذیرفتم.
By morteza • داستان های استبصار 0 • Tags: اردوغان, استانبول, الهجرة إلى الثقلين, ترکیه, تور, تور ارزان, تور ترکیه, شیعه شده, کتاب, کتاب های مستبصرین, محمد گوزل آمدی, محمد گوزل الآمدی