مریم گلباز نجات یافته از فرقه ضاله حلقه

سرکار خانم مریم گلباز که از تحصیلات بالایی برخوردار بوده و از سرشناس ترین افراد نجات یافته از دام فرقه شیطانی حلقه می باشد، ماجراهای جذابی در رابطه با هدایت خود نقل می کند. وی پس از هدایت تصمیم گرفت تا سایر گمراهان این راه را با تأسیس یک وبسایت و فعالیت های فرهنگی مستقل، از خواب غفلت بیدار نماید:

ابتدا نظر شما را به سرنوشت نامه ای که خود سرکار خانم گلباز تنظیم نموده، جلب نماییم:

در این بخش می‌خواهم، به‌اختصار شرح آشنایی و علاقه‌مندی خود را تا اعلام برائت از عرفان حلقه بیاورم.
من از طریق دوستم که معده‌درد شدید داشت و دیگر شب و روز برایش نمانده بود، با حلقه آشنا شدم. دوستم دیگر هیچ امیدی به درمانش نداشت و هرچه پول خرج می‌کرد، فایده نداشت. همکارش او را تشویق کرد که فرادرمانی را آغاز کند. ابتدا من با دیده شک به ماجرا می‌نگریستم و بیشتر منتظر بودم که او پی ببرد اشتباه می‌کند و از این راه باز گردد. اما پس از گذشت دو ماه تغییرات بسیاری در او دیدم. او دیگر معده‌درد نداشت. رنگ صورتش خوب شده و وضعیت روحی مناسبی پیدا کرده بود؛ ضمن آنکه برای من از چیزهایی در اتصالات می‌دید، حرف می‌زد و من بسیار متعجب بودم.
خواستم که خودم هم این را تجربه کنم. کلاس‌ها که شروع شد هر دو شرکت کردیم. من که خوب‌شدن او را دیده بودم، شکی نداشتم، اما همواره به مسترم «آزاده الهی» می‌گفتم که نمی‌دانم چرا من اتصال نمی‌گیرم. او می‌گفت، مشکل تو قفل ذهنی است. ادامه بده، خوب می‌شوی!

دوستم برای من اعلام می‌کرد و در هفته اول، در یکی از اعلام‌های موضعی او، من گرما و سردرد خفیفی را احساس کردم. هفته دوم وقتی در کلاس شرکت کردیم و من متصل شدم، معنای اتصال کامل را دریافتم. ابتدا حس خلسه و سرگیجه مطبوعی داشتم، سپس تپش قلب شدید پیدا کردم. با آنکه به‌شدت ترسیده بودم، چون گفته بودند، چشمانتان را باز نکنید تا شبکه شعور کیهانی اسکن خود را تمام کند، چشمانم را باز نمی‌کردم. رنگ‌های مختلفی می‌دیدم و من که مشکل سندرم تونل کارپال و آرتروز مفصل مچ دست داشتم و دستانم را آتل‌بندی کرده‌ بودم، در ناحیه دست‌ها گرمایی را حس کردم که در حال حرکت بود و دستانم را به زمین دوخته بود

بالاخره از شدت ترس چشمانم را باز کردم و دنیا دور سرم می‌چرخید. با خوشحالی به مسترم گفتم، بالاخره توانستم اتصال بگیرم. همان لحظه دستانم که سه روز بود کاملاً بی‌حس بود، کاملاً سبک شد. به‌شدت هیجان‌زده بودم، مرتب می‌گفتم، دستانم دیگر درد نمی‌کند و جان گرفته است. همه بارضایت و لبخند مرا می‌نگریستند و مسترم از اینکه دوباره شاهدی برای قدرت شبکه شعور کیهانی یافته بود، احساس غرور می‌کرد.
به مدت 48 ساعت هر کاری دوست داشتم با دستانم می‌کردم؛ بدون آنکه دردی احساس کنم. روزی دو بار هم در حلقه می‌رفتم و به دوستانم نیز اعلام کرده بودم که بروند؛ اما بعد از 48 ساعت دردها برگشت؛ حتی بیشتر؛ منتهی ما را قانع کرده بودند که بیماری می‌آید و می‌رود و اساساً جایی برای شک در این حلقه باقی نمی‌ماند و از این قبیل توجیه‌ها.

دردهای من کم و زیاد می‌شد. کار تبلیغ برای حلقه را آغاز کرده بودم که با «محمد پیروزرام»، مستندساز، از طریق شبکه‌های اجتماعی آشنا شدم. وی زیر یکی از پست‌های من درباره فرادرمانی کامنتی گذاشته بود و به طاهری توهین کرده بود. بحث من با ایشان بالا گرفت و ناگهان یکی از حرف‌های او مرا به فکر واداشت: او گفت: این‌ها همه اتفاقات بدی که برای شما پیش بیاید، به نام برون‌ریزی توجیه می‌کنند.
من به عنوان دانشجویی که در رشته‌های مرتبط با علوم اجتماعی درس می‌خوانم، به خودم گفتم این حرف ارزش تحقیق دارد. از او خواستم تماسمان را تلفنی ادامه دهیم. آن شب ما سه ساعت صحبت کردیم و او ماجرای «هادی ج» که از دوستانش بود، برایم تعریف کرد و خیلی ماجراهای دیگر. گفتم: می‌آیی روی این موضوع تحقیق کنیم؟ او با کمال میل موافقت کرد.
یک ماه تمام من به عنوان کسی که مدافع عرفان حلقه است و در پی اثبات حقانیت اوست، با پیروزرام پیش کارشناسان مختلف رفتیم و بحث کردیم.
دو مورد برای من سؤال ایجاد کرده بود؛ یکی ماجرای مهدی صفایی، همسر لیلا کارچانی که دوستم بود و دیگری کتاب‌های طاهری از این حیث که چرا این کتاب‌ها بدون منبع هستند؟ بعد متوجه شدم آنها مدعی هستند که هرچه در این کتاب‌ها هست، به آقای طاهری الهام شده! اما با یافتن ریشه‌های این گفته‌ها در جاهای دیگر و یافتن آسیب‌دیدگان بیشتر مطمئن شدم، جریان خطرناکی در کشور در حال فعالیت است؛ به همین دلیل تحقیق خود را ادامه دادم و به آگاه کردن دیگران در این راه بسیار مصر هستم.

مریم گلباز

دانشجوی رشته مدیریت فرهنگی

مریم گلباز پس از اینکه به شیادی این فرقه ضاله شیطانی پی برد، تمام همت خود را در نمایان ساختن چهره واقعی این افراد برای مردم و روشنگری ایشان داشت. به همین دلیل سایتی به نام نجات از حلقه در این موضوع تأسیس نمود.

حال توجه شما را به مصاحبه ای دیگر با مریم گلباز جلب می نماییم:

مریم گلبازگیر، مدیر سایت «نجات از حلقه» که خود دو ترم از کلاس‌های حلقه را سپری کرده و از این فرقه جدا شده است، در ابتدای سخنان خود اظهار می‌دارد: با توجه به اینکه علاقه‌مند به مباحث پژوهشی بودم، سعی کردم که ببینم اندیشه‌های رئیس عرفان حلقه از کجا شکل گرفته است، به همین دلیل آموزه‌های شعور کیهانی را در کتاب‌ها جست‌وجو ‌کردم تا اینکه در یکی از کتاب‌های «کارلوس کاستاندا» با عبارت «موجودات غیر ارگانیک» برخورد کردم؛ حال آنکه «طاهری» مدعی است همه مفاهیم حلقه به او الهام شده و او اولین بازگو کننده آنهاست؛ پس نباید در جای دیگر مشابه این مفاهیم یافت شود.

وی ادامه می‌دهد: بعد از این بود که کنجکاوی من بیشتر شد و خواستم بدانم که ریشه‌های بقیه مباحث رئیس عرفان حلقه کجاست که با تحقیق بیشتر دریافتم که می‌توان مبانی اندیشه‌ای آن را در بسیاری از فرق و عرفان‌های کاذب نظیر کابالا، شمنیزم و… پیدا کرد.

گلبازگیر در پاسخ به سؤال خبرنگار مبنی بر اینکه آیا از نزدیک شاهد بهبودی همکلاسی‌هایش در حلقه فرادرمانی بوده است، این گونه جواب می‌دهد: در وهله اول برخی از بیماری‌ها درمان می‌شود؛ مانند دست‌دردی که خود من داشتم و خوب شد، اما بعد از مدتی دوباره بیماری من بازگشت، در بقیه اشخاص هم همین طور است،‌ شاید درمانی صورت بگیرد؛ اما موقتی است و هنگامی که باز گردد، بیماری با شدت بیشتری بر می‌گردد.

وی می‌افزاید: البته اصل قضیه را نمی‌توان نفی کرد، به نظر من اتصالاتی اتفاق می‌افتد، اما اتصالات وحیانی نیست. به نظرم طاهری جادو (اتصالات شیطانی) می‌کند، ‌البته انرژی این جادوها محدود است و تنها روی بعضی‌ افراد – که آمادگی دریافت دارند- اثر می‌گذارد. اگر این گونه نباشد، پس چطور می‌شود که برخی افراد به آن شدت روان‌پریش می‌شوند!