حامد الگار

آقای حامد الگار به انگلیسی (Hamid Algar) متولد (۱۹۴۰ م، ۱۳۱۹ ه‍.ش) در انگلستان، استاد مطالعات اسلامی و زبان فارسی در دانشگاه برکلی کالیفرنیا است.  زمینه تخصصی الگار تاریخ تشیع در ایران (مخصوصاً قرن‌های ۱۹ و ۲۰ میلادی) و تصوف (مخصوصاً نقشبندیه و پیشرفت آن در آسیای میانه، هندوستان، کردستان، ترکیه و بالکان) است. الگار بعدها با توجه به تحقیقات تخصصی خود به دین اسلام و سپس به مذهب تشیع گرویده‌ و مستبصر شده است. وی همچنین آثاری از متفکران شیعه را به انگلیسی ترجمه کرد. مهمترین اثر او کتاب دین و دولت در ایران: نقش علما در دوره قاجار است که پایان نامه دکتری او است. نوشته‌های او به زبان‌های مختلف دنیا ترجمه و منتشر شده است. در مراسم‌هایی در قم و مشهد از وی تجلیل شده است.

زندگی نامه و تحصیلات

حامد الگار در سال ۱۹۴۰ میلادی (۱۳۱۹ ه‍.ش) در انگلستان به دنیا آمد. زبان‌های فرانسه و آلمانی را در دوران دبیرستان و پیش از ورود به کالج آموخت. تحصیلات کارشناسی خود را در رشته زبان‌های شرقی (فارسی و عربی) در دانشگاه‌ترینیتی کمبریج به پایان برد و سپس در سال ۱۳۴۰ با دریافت بورس تحصیلی عازم ایران و دانشگاه تهران شد تا تحصیلات مقطع دکتری خود را در این دانشگاه بگذراند. ورود وی به دانشگاه تهران با تظاهرات دانشجویان علیه حکومت پهلوی مصادف شد. در پی این حوادث وی از تحصیل در دانشگاه تهران صرف نظر کرد و یک سال را به گردش و مسافرت به نقاط مختلف ایران گذراند و به گفته خودش هیچ جای مهمی در ایران باقی نماند که به آنجا سر نزد.

الگار برای طی دوره دکترا به دانشگاه کمبریج بازگشت و پایان نامه‌اش را با موضوع نقش سیاسی علمای شیعه در قرن نوزدهم میلادی نوشت. وی دلیل انتخاب این موضوع را شروع حرکت انقلاب ایران ب در سال ۱۹۶۳ (۱۳۴۲) خواند. الگار از سال ۱۹۶۵ (۱۳۴۴) عضو هیات علمی دانشگاه برکلی بوده و در این مدت دروس ادبیات فارسی، تاریخ اسلام، شیعه و عرفان را در این دانشگاه تدریس می‌کرده است. بیش از صد مقاله، ترجمه و تالیف از وی به زبان‌های انگلیسی، آلمانی، ترکی، فارسی و عربی به چاپ رسیده است.

حوزه‌های مطالعاتی

در مصاحبه‌ای که در سال ۲۰۰۳ با مجله دانشگاه برکلی داشته است می‌گوید کار خود را در دانشگاه برکلی ابتدا با مطالعه و تمرکز بر روی ایران و تاریخ معاصر آن کشور آغاز کرده اما این تحقیقات به مرور به مناطق و دوره‌های تاریخی دیگر نیز گسترش پیدا کرده است. همچنین وی سفرهای متعددی به کشورهای اسلامی از جمله ایران، ترکیه و افغانستان داشته است.

آثار علمی

وی مولف ده ها تالیف ارزشمند مذهبی و سیاسی و علمی است که بسیار از تالیفات وی به زبان های مختلف همچون: فارسی، ترکیه ای، فرانسوی و… ترجمه شده است. همچنین او بعضی از کتب متفکران و اندیشمندان شیعه و غیر شیعه را نیز به انگلیسی ترجمه نموده است.

تشرف به اسلام و تشیع

وی در سخنانی شیعه شدن را نتیجه آشنایی با شرایط اجتماعی ایران و نقش روحانیت شیعه در این کشور و نیز مطالعه کتاب مبانی اعتقادات در اسلام نوشته سید مجتبی موسوی لاری و گفتگو با نویسنده این کتاب می‌داند.

تاثیرات شیعه شدن حامد الگار به گونه‌ای بود که عده‌ای از دانشجویان و استادان دانشگاه نیز شیعه شدند و این شیعه شدن تا حدی بود که الگار در نامه‌ای به موسوی لاری نوشت: «هفته‌ای نمی‌گذرد جز این که از ایالات متحده آمریکا به من خبر می‌دهند عده‌ای از روشنفکران با مطالعه کتاب به مذهب تشیع علاقه‌مند شده و بدان گرویده‌اند».

 

الگار در فصل اول این کتاب به ذکر نگرش عالمان درباره قدرت، سیاست و حکومت‌های موجود پرداخته که در نظر وی بر دو پایه استوار است: وجوب مخالفت با حاکمیت؛ عدم تمایل به دخالت در امور سیاسی. وی تا پایان کتاب می‌کوشد جنبش‌ها و تحولاتی را که عالمان در جهت تقابل یا همکاری با دولت در آن نقش داشته‌اند، در قالب همین مدل نظری ارائه دهد.

در فصل‌های دوم تا هفتم، به خاندان قاجار از زمان آقامحمدخان تا ناصرالدین شاه و نیز چگونگی رابطه عالمان با سلاطین قاجار پرداخته، واقعه قتل گریبایدُف را سر آغاز برخورد آشکار بین حکومت و مردم می‌داند. الگار، دوره پادشاهی محمدشاه را آغاز معارضه و کشمکش مستقیم عالمان با حکومت بیان می‌کند. در فصل هشتم به دو فرقه بابیت و بهائیت می‌پردازد و مخالفت عالمان با این دو فرقه را نه از سر دینداری و دفاع از مذهب تشیع، بلکه فقط به سبب حفظ مقام و موقعیت خودشان ارزیابی می‌کند.

در فصل‌های نهم تا یازدهم، در مورد اصلاحات در حکومت و اصلاح گرایان معروف به بحث می‌پردازد. از نظر الگار، اصلاحات را عباس میرزا، ولیعهد فتحعلی شاه آغاز کرد. وی امیرکبیر، حسین خان سپهسالار، میرزا ملکم خان ارمنی و سید جمال الدین اسدآبادی را اصلاح گرایانی که اهداف مشابهی دنبال می‌کردند، معرفی می‌کند. در عین حال، معترف است که اصلاحات سپهسالار، به صراحت ریشه اروپایی داشت و این اقدام‌ها، گرچه تقویت دولت بود، برخلاف سلیقه عالمان بوده و زمینه سنتی مناسبات میان دولت و آنان را دستخوش آشفتگی می‌کرد.

برخی نقد‌هایی بر کتاب وی وارد کرده‌اند:

  • نویسنده، ارزشها و هنجارهای جامعه غربی را که در آن زندگی می‌کند به جامعه ایران تسرّی داده، و تحت تأثیر فرهنگ و القائات ذهنی جامعه خود در مورد حوادث تاریخ معاصر ایران، به تحلیل و داوری اقدام کرده است.
  • از آنجا که نویسنده باید برای تحلیلهای خود درباره روحانیت و عالمان شیعه، شواهدی ذکر کند و در متون اصیل، شواهدی به دست نیاورده، در اینگونه موارد از مدارک غربی که به طور عام از سفرا و سرکنسولها یا جاسوسان اروپایی بوده‌اند، استفاده کرده است؛ امّا چون روحانیان شیعه ایران، همواره از مخالفان سرسخت اتباع کشورهای غربی و مسیحی بودند و درگیری میان این دو گروه به طور کامل روشن است، استناد گسترده به منابع لاتین و تکیه بر تحلیلها و داوریهای آنان، نقص جدّی کتاب است.
  • عدم رعایت اصل بیطرفی و دخالت دادن تعصّبات مذهبی و قومی سبب شده تا اصل اعتبار تحقیق وی، مورد سوال قرار گیرد.
  • الگار منکر نقش محوری عالمان در مبارزه با استبداد و استعمار نمی‌شود؛ ولی می‌کوشد تا این نقش محوری را تحریف کند؛ به عبارت دیگر، حسن فعلی عالمان را می‌پذیرد؛ ولی حُسن فاعلی آنها را قبول ندارد.