فوریه
14
2018
همواره بر اندیشمندان، تاریخپژوهان و اهل علم روشن بوده و هست که ایرانیان بیش از هر ملتی برای ترویج اسلام کوشیدند. مجاهدت خالصانه ایرانیان در راه دفاع از اسلام بر احدالناسی پوشیده نیست. در حقیقت، تنها و تنها کسانی میتوانند این چنین برای یک مکتب جانفشانی کنند، که آن -مکتب- را با جان و دل و از عمق وجود خود پذیرفته باشند. چه اینکه محبت، عشق و دوستی، به زور شمشیر ایجاد نمیشود. [۱]
از جمله مواردی که یک ایرانی زرتشتی، شخصاً در محضر محمد رسول الله (صلی الله علیه و آله) مسلمان شد، فردی به نام ماناهیه از اهالی مرو بود. وی تاجر و بخش زیادی از زندگانی خود را در سفر در پی کسب علم و ثروت بود، در یکی از سفر خبر ظهور پیامبر آخرالزمان را شنید، ندای دعوت محمد، چنان شور و حرارتی در او ایجاد کرد، که رنج سفر در بیابان خشک و سوزان را به جان خرید. به سوی یثرب (مدینه النبی) شتافت و به محضر آقا رسول الله رسید. آنجا در حضور ایشان شهادتین بر زبان جاری کرد و به ملت اسلام، ملحق شد. [۲]
پینوشت:
[۱]. در زمینه اسلام اختیاری ایرانیان، بنگرید به «مسلمان شدنِ اختیاری ایرانیان در نگاه پروفسور احسان یارشاطر» و «دفاعیهی استاد زرینکوب پیرامون اسلام» و «مسلمان شدن اکثر ایرانیان از روی اختیار»
[۲]. ابن أثیر جزرى، أسد الغابه فى معرفه الصحابه، بیروت: دار الفکر، ۱۹۸۹. ج ۴، ص ۳۱۵.
احمد بن على بن حجر العسقلانى، الإصابه فى تمییز الصحابه، بیروت: دارالکتب العلمیه، ۱۹۹۵. ج ۵، ص ۵۶۵ / ج ۶، ص ۳۲، شماره ۷۸۳۳.
By morteza •
داستان های استبصار
• Tags: آتشکده, آخوند, آزادی, احکام, اختیار, اسلام, اسلام اجباری, اسلام اختیاری, اعراب, ایرانیان, پارسیان, تازی, تازیان, جبر, جزیه, دین, زرتشت, زرتشتی, سنی, شیعه, عرب پرست, کفر, ماناهیه, مرده پرست, مسلمان شدن
فوریه 14 2018
مسلمان شدن ماناهیه در محضر نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه وآله)
همواره بر اندیشمندان، تاریخپژوهان و اهل علم روشن بوده و هست که ایرانیان بیش از هر ملتی برای ترویج اسلام کوشیدند. مجاهدت خالصانه ایرانیان در راه دفاع از اسلام بر احدالناسی پوشیده نیست. در حقیقت، تنها و تنها کسانی میتوانند این چنین برای یک مکتب جانفشانی کنند، که آن -مکتب- را با جان و دل و از عمق وجود خود پذیرفته باشند. چه اینکه محبت، عشق و دوستی، به زور شمشیر ایجاد نمیشود. [۱]
از جمله مواردی که یک ایرانی زرتشتی، شخصاً در محضر محمد رسول الله (صلی الله علیه و آله) مسلمان شد، فردی به نام ماناهیه از اهالی مرو بود. وی تاجر و بخش زیادی از زندگانی خود را در سفر در پی کسب علم و ثروت بود، در یکی از سفر خبر ظهور پیامبر آخرالزمان را شنید، ندای دعوت محمد، چنان شور و حرارتی در او ایجاد کرد، که رنج سفر در بیابان خشک و سوزان را به جان خرید. به سوی یثرب (مدینه النبی) شتافت و به محضر آقا رسول الله رسید. آنجا در حضور ایشان شهادتین بر زبان جاری کرد و به ملت اسلام، ملحق شد. [۲]
پینوشت:
[۱]. در زمینه اسلام اختیاری ایرانیان، بنگرید به «مسلمان شدنِ اختیاری ایرانیان در نگاه پروفسور احسان یارشاطر» و «دفاعیهی استاد زرینکوب پیرامون اسلام» و «مسلمان شدن اکثر ایرانیان از روی اختیار»
[۲]. ابن أثیر جزرى، أسد الغابه فى معرفه الصحابه، بیروت: دار الفکر، ۱۹۸۹. ج ۴، ص ۳۱۵.
احمد بن على بن حجر العسقلانى، الإصابه فى تمییز الصحابه، بیروت: دارالکتب العلمیه، ۱۹۹۵. ج ۵، ص ۵۶۵ / ج ۶، ص ۳۲، شماره ۷۸۳۳.
By morteza • داستان های استبصار 0 • Tags: آتشکده, آخوند, آزادی, احکام, اختیار, اسلام, اسلام اجباری, اسلام اختیاری, اعراب, ایرانیان, پارسیان, تازی, تازیان, جبر, جزیه, دین, زرتشت, زرتشتی, سنی, شیعه, عرب پرست, کفر, ماناهیه, مرده پرست, مسلمان شدن