مه 5 2017
محمد شریف زاهدی
داستان استبصار مولوی وهابی شیعه شده بلوچ، آقای شیخ محمد شریف زاهدی:
نویسنده كتاب «بايد شيعه مي شدم» جواني از خطه بلوچستان به نام «مرادبخش زاهدي» معروف به «محمدشريف زاهدي» است. وي در سال 1357 هجري شمسي در روستاي «كوچينگ» شهرستان نيك شهر در خانواده ي اهل سنت حنفي متولد شد. سالها به تحصيل و تدريس و تبليغ در حوزه هاي علميه اهل تسنن بلوچستان پرداخت و مدت سه سال نيز به عنوان امام جمعه منصوب گرديد. تحصيلاتش را از مكتب خانه ي «مولوي حيدر» آغاز نمود.
او در يكي از گروه هاي «جماعت تبليغي»، به سرپرستي مولوي «ايوب» به تبليغ پرداخت. پس از سه سال به همراه پسر عمويش، به حوزه ي «بحر العلوم» شهرستان «نيك شهر» رفت و در آنجا ادامه تحصيل داد و اينجا بود كه به بهانه اينكه اسم او شرك آلود است، مولوي «عبدالله محمدي» نام او را از «مرادبخش» به «محمدشريف» تغيير داد. در سال 1374 شمسي به دعوت امام جمعه اهل سنت چابهار در جلسه اي حضور پيدا كرد و آنجا بود كه علاقه مند شد در «مدرسه علميه عربيه چابهار» ادامه تحصيل دهد؛ در سال 1375 شمسي در سخنراني به زبان عربي در «مدرسه علميه عربيه چابهار»، رتبه دوم را كسب نمود و به عنوان جايزه، اجازه حضور در مراسم ختم كتاب «صحيح بخاري» در زاهدان را دريافت كرد.
اولين جرقه ي هدايت وي، به شب عاشوراي سال 1375 شمسي بر مي گردد، شبي كه به نيابت از استادش، در مسجد «محمد رسول الله» شهرستان چابهار، امام جماعت شد؛ وي مي گويد: نماز عشا را خواندم، مردم بيرون رفتند، خواستم درب مسجد را قفل كنم كه ناگاه صداي سخنران شيعه را شنيدم كه در مسجد شيعيان درباره عظمت امام حسين عليه السلام سخن مي گفت، كنار پنجره مسجد شيعيان نشستم و به حرفهاي عالم شيعه گوش دادم، تمام سخنانش بر اساس منابع اهل سنت بود، پس از اتمام سخنراني، عالم شيعه روضه ي جانسوزي خواند به گونه اي كه براي مظلوميت امام حسين عليه السلام، اشكهاي من نيز جاري شد، با آنكه تا آن زمان براي اهل بيت عليهم السلام اشك نريخته بودم، حالم دگرگون بود، و از طرفي فكر مي كردم شايد گناه كرده باشم زيرا پاي سخنان عالم شيعه نشستم و براي اهل بيت عليهم السلام گريه كردم، و به ما گفته بودند اين دو كار حرام است؛ هر چه كردم نتوانستم بخوابم، برخاستم و به كتابخانه رفتم، پس از مراجعه به منابع، دريافتم تمامي سخنان آن سخنران شيعه بر اساس كتابهاي ماست و صحيح است.
سؤالهاي بيشتري به ذهنم خطور كرد اما پاسخي قانع كننده از جانب علماي مذهب مان دريافت نمي كردم، به مطالعه بيشتر پرداختم و هر چه مطالعه مي كردم، ابهام من بيشتر مي شد و هيچ جواب قانع كننده اي دريافت نمي كردنم، از اين رو تصميم گرفتم كتابهاي شيعه را مطالعه كنم، با زحمت فراوان كتاب «شبهاي پيشاور» نوشته «سلطان الواعظين شيرازي» را پيدا كردم و به صورت پنهاني به مطالعه آن پرداختم و هر چه پيش مي رفتم، مي ديدم كه تمامي مطالب آن مطابق با كتابهاي اهل سنت است و همينطور بود كه با مطالعه اين كتاب و كتابها و جزوات ديگر شيعه، تنها راه نجات را در پيروي از مذهب اهل بيت عليهم السلام يافتم و در سال 79 شمسي به صورت پنهاني و در تقيه شيعه شدم و سال 82 اين مطلب را به طور رسمي اعلام نمودم.
زینب
22 ژوئن 17 @ 06:49
خیلی برام جالب بود ما که شیعه هستیم نمیتونم درک کنیم چون از همون اول تو یه خانواده شیعه بودیم اما شما بعد از چقدر سختی موفق شدین ب جمع شیعه ها بپیوندین هر چی بگم کم گفتم خیلی خیلی جالب بود
زینب
22 ژوئن 17 @ 07:01
خیلی برام جالب بود ما که شیعه هستیم نمیتونم درک کنیم چون از همون اول تو یه خانواده شیعه بودیم اما شما بعد از چقدر سختی موفق شدین ب جمع شیعه ها بپیوندین هر چی بگم کم گفتم خیلی خیلی جالب بود «قلعه قاضی روستای شهرکهنه»
ناشناس
17 ژانویه 18 @ 14:35
اقای زاهدی تواین همه داری پشت اهل تسنن دروغ میگی.اینومیخوام جواب بدی ک اهل تسنن مشرک هستن ی ن.واهل تشیع چی.ازین دومذهب یکی برحق بایدباشه بادلیل جواب بده
علی رضا
20 ژانویه 18 @ 17:20
برادر عزیز،
واضح است آنکه به دستور خدا عمل می کند و پابند به امر خدا و ولی خدا است مشرک نیست اما آنکه امر خدا را زیر پا می گذارد و دستور خدا را در مورد امامت بلافصل امیرالمومنین (علیه السلام) را زیر پا می گذارد، او مشرک است…
سعید
22 آگوست 19 @ 20:31
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمومنین علی ابن ابی طالب .
التماس دعا از همگی
شما هم ان شاءالله موفق و موید و زیر سایه اهل بیت علیهم السلام باشید .
مرکز جهانی مستبصرین
29 آگوست 19 @ 19:28
سلام علیکم.
با تشکر از نظر بلندتان.
خداوند همه ی ما را در دنیا و آخرت آنی و کمتر از آنی از اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) جدا نفرماید.
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمومنین علی ابن ابی طالب (علیه السلام) .
منصور
6 آگوست 20 @ 12:31
سلام
خیلی برام جالب بود
مردی وهابی اینگونه هدایت می شوند
مردی که بی شک، خداوند اوراخیلی دوست دارد
خوش به سعادتتان بزرگ مرد
عبداله
19 دسامبر 20 @ 20:21
سلام علیکم
به نظر بنده اصلا مذهب ملاک عمل از اینکه کدام بر حق است نیست ، مهم این است که چقدر پایبند احکام خدا و پیامبر هستیم ، چقدر از برنامه های قران که به صراحت بیان شده در زندگیمان به چشم میخورد، اسلام مهم است که حاوی اطیعوا الله واطیعوا رسول است، خدا مهم است که میفرماید: ان اکرمکم عند الله اتقاکم.پس تقوا مهم است و بس.
مرکز جهانی مستبصرین
21 دسامبر 20 @ 12:14
سلام علیکم
قطعا مذهب ملاک عمل است، چرا که به اتفاق تمام امت، حدیث از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل شده که امت به 73 فرقه تقسیم می گردد که همه آن ها در آتشند و یکی از آنها اهل نجات است که در ادامه برخی روایات به شیعه اشاره شده است.
ثانیا خود خداوند در قرآن ملاک قبول اعمال را قبول دین دانسته: ان الدین عند الله الاسلام، و وقتی ملاک قبول اعمال قبول دین شد، قطعا قبول مذهب نیز ضمن آن خواهد بود.
وانگهی، خود شما آیه اطاعت از خدا و رسول را فرمودید و قسمتی از آیه را سانسور کردید، خود خداوند در قرآن دارد کد می دهد که اطاعت خدا، رسول و اولی الامر در عرض یکدیگرند و بر هر مسلمانی واجب است. قطعا لازمه اطاعت از اولی الامر که همان ائمه معصومین علیهم السلام هستند، عمل به فرامین آنهاست و اعتقاد به آنچه که ایشان آورده اند و این جز با قبول تشیع ممکن نیست.
موفق باشید