طاهره در خانواده ای مسیحی متولد شده و اکنون همسرمردی شیعه و اهل پاکستان است. طاهره در وزارت بهداشت امریکا مشغول به کار بوده و به همین دلیل سفرهای بسیاری به قاره های مختلف داشته است.
ایشان در گفت و گویی ، داستان استبصار و چگونگی یافتن حقیقت را اینگونه بیان میکنند :
سیستم آموزش امریکا در سالهای آخر دبیرستان مهمترین ادیان جهان را به دانش آموزان معرفی می کنند. به خاطر دارم درمورد اصول دین اسلام مطالبی آموخته بودیم و در سالهای نوجوانی آن اصول به نظرم بسیار سخت گیرانه بود.
من یک مسیحی مقید بودم و پدرم تمامی احکام مسیحیت را به ما آموزش داده بود. سال ۲۰۰۷ سفری به افریقای شمالی داشتم. ماه رمضان بود و درکشورهای سومالی، جیبوتی و اریتره به عنوان نیروی وزارت بهداشت در کشورهای افریقایی خدمت می کردم. تعهد مسلمانان این کشورهای فقیر به اعتقادات اسلامیشان مرا بسیار تشویق کرد. هوای آن کشورها بسیار گرم و شرجی بود اما مسلمانان ساکنشان در چنین شرایطی در طول ماه رمضان روزه می گرفتند و نماز می خواندند.
تحت تاثیر تعهدات و تقیدات دینی مسلمانان بعد از بازگشت به امریکا شروع به خواندن ترجمه غزلهای اسلامی کردم. بعد از آشنایی با همسرم بیشتر با اسلام و احکام اسلامی آشنا شدم. به مسجد می رفتم و دروس عربی می آموختم تا بتوانم قرآن را به عربی بخوانم. احکام عبادی شیعه را بر کاغذ می نوشتم و سعی در به خاطر سپردن آنها داشتم. برای مدتی طولانی حجاب نداشتم چرا که شرایط شغلی من اجازه پوشاندن موهای سر را به ما نمی داد به علاوه آستین های یونیفرم های ما کوتاه بود. اما عبادات اسلامی را به شیوه شیعیان به دور از انظار عمومی انجام می دادم. برای یافتن قبله همواره از قطب نما استفاده می کردم. مدتها به رییسم نگفته بودم که در آن اتاق در بسته عبادت می کردم تا پس از مدتی طولانی رییسم متوجه شد و از اینکه یک زن سفید پوست امریکایی به اسلام گرویده است بسیار تعجب کرد. او به اشتباه فکر می کرد اسلام دینی است که در آن مردها زنان را بی دلیل کتک می زنند. خوشبختانه بعدها رییس بهتری داشتم که مرا درک می کرد و زمانی برای انجام عبادات به من می داد.
شخصا هیچ وقت علاقه ای به مهمانی ها و مصرف مشروبات الکلی و تفریحاتی ازین دست که بیشتر امریکایی ها بدان علاقه مندند، نداشتم. از لحاظ فکری همیشه فردی مستقل بودم و به جامعه و اطرافیانم وابستگی نداشتم. تنها کسی که در زندگانی ام از وی خواستم دستورات دینی را برایم تشریح کند همسرم بود. به وضوح اولین تجربه مجالس عزاداری امام حسین(ع) را به یاد می آورم. هرگز در زندگانی ام چنین تجربه شیرینی نداشتم. اولین رمضانی که مسلمان بودم نیمی از روز را با یک خانواده شیعه و نیم دیگر روز را با یک خانواده اهل سنت سپری می کردم.
سال ۲۰۱۰ بود که با چند عالم مسلمان و سخنرانیهایشان آشنا شدم. آنها تاکید می کردند ۵ اصل اولیه اسلامی شامل باورهای اسلامی، اخلاق اسلامی، قانون اسلام، تاریخ و علوم قرآنی را فراگیریم. به همین منظور من کتاب ایت الله سیستانی به نام قانون اسلامی،کتاب ایت الله امینی به نام خودسازی و اثر شیخ مفید کتاب الارشاد را مطالعه کردم.
برکات و آثار پیامبر اسلام (ص) در زندگی
شخصیت آرمانی و نمونه ی پیامبر اسلام مرا به خویش جذب کرد. درس های با ارزش بسیاری از شخصیت بزرگ منش و گرانقدر حضرت محمد(ص) برای بشریت وجود دارد. رابطه پیامبر اسلام با یهودیان دورانش بسیار مرا متاثر کرد. یکی دیگر از مظاهر شخصیت رسول خدا که من را به طور خاص متاثر کرد، عبادات هرساله حضرت به مدت یک ماه و به دور از جامعه در غار حرا بود.
آنچه در مورد مسلمانان بسیار جذاب و دوست داشتنی است اعتقاد ایشان به غیب است. برای مثال اعتقاد به وجود نفس از همین دست است. از طرفی احترامی که مسلمانان برای پیامبر خویش قایلند نیز بسیار زیباست.
زیبایی های تشیع
گرچه همسر من یک مسلمان شیعه است اما پیش از شناخت ایشان نیز علمای شیعه و مطالعات رمزوار تشیع من را به خویش جذب کرده بود. لایه های عمیق تری در تشیع نسبت به مذهب اهل سنت دیده می شود. امیدوارم فرزندانم نیز روزی قادر به خواندن اثار علمای شیعه باشند.
از آنجایی که فرهنگ ایثار در مذهب تشیع وجود دارد توجهات قلبی من بیشتر به سوی تشیع متوجه شده است. ایثار همان فرهنگی است که ائمه اطهار بدان مزین بودند. فرهنگ شهادت نقطه مقابل تجارت و خودخواهی است که برای مثال در مراسم کریسمس بین مسیحیان مشاهده می شود.
کمبود ها و مشکلات فرهنگ در غرب که انسان را پوچ میسازد
در فرهنگ فکری عقاید بسیار متضادی با اسلام دیده می شود. سیستم فکری غرب از چیزی که نمی داند بیم دارد و با تحقیر دیگر سیستم ها خود را برتر از آنها معرفی می کند. البته همه غربی ها چنین نیستند. در واقع کلیشه سازی و اصالت شی ء ما غربی ها را از تفکر منطقی بازمی دارد. وقتی در اروپا زندگی می کردم مسلمانان و مسیحیانی را از کشورهای عراق، ترکیه و مراکش ملاقات کردم. آن زمان بود که در رفتارهای مذهبی ایشان پی بردم آنچه در زندگی غربی گم شده است داشتن درک معنوی از خویش و توجه به غیب است.
سخن آخر
من عمیقا مطالعه قرآن و نهج البلاغه را توصیه می کنم. به علاوه مطالعه کتاب خود سازی علامه امینی و کتاب الارشاد شیخ مفید را پیشنهاد می دهم.
سپتامبر 18 2024
بانوی مستبصر آمریکایی : زندگانی پیامبر اسلام (ص) راه هدایت را برایم هموار کرد
خانم «طاهره علی نام» بانوی تازه شیعه امریکاییست که اکنون صاحب یک فرزند پسر به نام حافظ و یک فرزند دختر به نام صابره است. وی متولد ایالت نیویورک و دانشجوی دانشگاه پورتلند امریکاست. در سال ۲۰۰۸ میلادی به مذهب تشیع روی آورده و یک سال پیش از آن یعنی در سال ۲۰۰۷ میلادی مسلمان شده بود.
طاهره در خانواده ای مسیحی متولد شده و اکنون همسرمردی شیعه و اهل پاکستان است. طاهره در وزارت بهداشت امریکا مشغول به کار بوده و به همین دلیل سفرهای بسیاری به قاره های مختلف داشته است.
ایشان در گفت و گویی ، داستان استبصار و چگونگی یافتن حقیقت را اینگونه بیان میکنند :
سیستم آموزش امریکا در سالهای آخر دبیرستان مهمترین ادیان جهان را به دانش آموزان معرفی می کنند. به خاطر دارم درمورد اصول دین اسلام مطالبی آموخته بودیم و در سالهای نوجوانی آن اصول به نظرم بسیار سخت گیرانه بود.
من یک مسیحی مقید بودم و پدرم تمامی احکام مسیحیت را به ما آموزش داده بود. سال ۲۰۰۷ سفری به افریقای شمالی داشتم. ماه رمضان بود و درکشورهای سومالی، جیبوتی و اریتره به عنوان نیروی وزارت بهداشت در کشورهای افریقایی خدمت می کردم. تعهد مسلمانان این کشورهای فقیر به اعتقادات اسلامیشان مرا بسیار تشویق کرد. هوای آن کشورها بسیار گرم و شرجی بود اما مسلمانان ساکنشان در چنین شرایطی در طول ماه رمضان روزه می گرفتند و نماز می خواندند.
تحت تاثیر تعهدات و تقیدات دینی مسلمانان بعد از بازگشت به امریکا شروع به خواندن ترجمه غزلهای اسلامی کردم. بعد از آشنایی با همسرم بیشتر با اسلام و احکام اسلامی آشنا شدم. به مسجد می رفتم و دروس عربی می آموختم تا بتوانم قرآن را به عربی بخوانم. احکام عبادی شیعه را بر کاغذ می نوشتم و سعی در به خاطر سپردن آنها داشتم. برای مدتی طولانی حجاب نداشتم چرا که شرایط شغلی من اجازه پوشاندن موهای سر را به ما نمی داد به علاوه آستین های یونیفرم های ما کوتاه بود. اما عبادات اسلامی را به شیوه شیعیان به دور از انظار عمومی انجام می دادم. برای یافتن قبله همواره از قطب نما استفاده می کردم. مدتها به رییسم نگفته بودم که در آن اتاق در بسته عبادت می کردم تا پس از مدتی طولانی رییسم متوجه شد و از اینکه یک زن سفید پوست امریکایی به اسلام گرویده است بسیار تعجب کرد. او به اشتباه فکر می کرد اسلام دینی است که در آن مردها زنان را بی دلیل کتک می زنند. خوشبختانه بعدها رییس بهتری داشتم که مرا درک می کرد و زمانی برای انجام عبادات به من می داد.
شخصا هیچ وقت علاقه ای به مهمانی ها و مصرف مشروبات الکلی و تفریحاتی ازین دست که بیشتر امریکایی ها بدان علاقه مندند، نداشتم. از لحاظ فکری همیشه فردی مستقل بودم و به جامعه و اطرافیانم وابستگی نداشتم. تنها کسی که در زندگانی ام از وی خواستم دستورات دینی را برایم تشریح کند همسرم بود. به وضوح اولین تجربه مجالس عزاداری امام حسین(ع) را به یاد می آورم. هرگز در زندگانی ام چنین تجربه شیرینی نداشتم. اولین رمضانی که مسلمان بودم نیمی از روز را با یک خانواده شیعه و نیم دیگر روز را با یک خانواده اهل سنت سپری می کردم.
سال ۲۰۱۰ بود که با چند عالم مسلمان و سخنرانیهایشان آشنا شدم. آنها تاکید می کردند ۵ اصل اولیه اسلامی شامل باورهای اسلامی، اخلاق اسلامی، قانون اسلام، تاریخ و علوم قرآنی را فراگیریم. به همین منظور من کتاب ایت الله سیستانی به نام قانون اسلامی،کتاب ایت الله امینی به نام خودسازی و اثر شیخ مفید کتاب الارشاد را مطالعه کردم.
برکات و آثار پیامبر اسلام (ص) در زندگی
شخصیت آرمانی و نمونه ی پیامبر اسلام مرا به خویش جذب کرد. درس های با ارزش بسیاری از شخصیت بزرگ منش و گرانقدر حضرت محمد(ص) برای بشریت وجود دارد. رابطه پیامبر اسلام با یهودیان دورانش بسیار مرا متاثر کرد. یکی دیگر از مظاهر شخصیت رسول خدا که من را به طور خاص متاثر کرد، عبادات هرساله حضرت به مدت یک ماه و به دور از جامعه در غار حرا بود.
آنچه در مورد مسلمانان بسیار جذاب و دوست داشتنی است اعتقاد ایشان به غیب است. برای مثال اعتقاد به وجود نفس از همین دست است. از طرفی احترامی که مسلمانان برای پیامبر خویش قایلند نیز بسیار زیباست.
زیبایی های تشیع
گرچه همسر من یک مسلمان شیعه است اما پیش از شناخت ایشان نیز علمای شیعه و مطالعات رمزوار تشیع من را به خویش جذب کرده بود. لایه های عمیق تری در تشیع نسبت به مذهب اهل سنت دیده می شود. امیدوارم فرزندانم نیز روزی قادر به خواندن اثار علمای شیعه باشند.
از آنجایی که فرهنگ ایثار در مذهب تشیع وجود دارد توجهات قلبی من بیشتر به سوی تشیع متوجه شده است. ایثار همان فرهنگی است که ائمه اطهار بدان مزین بودند. فرهنگ شهادت نقطه مقابل تجارت و خودخواهی است که برای مثال در مراسم کریسمس بین مسیحیان مشاهده می شود.
کمبود ها و مشکلات فرهنگ در غرب که انسان را پوچ میسازد
در فرهنگ فکری عقاید بسیار متضادی با اسلام دیده می شود. سیستم فکری غرب از چیزی که نمی داند بیم دارد و با تحقیر دیگر سیستم ها خود را برتر از آنها معرفی می کند. البته همه غربی ها چنین نیستند. در واقع کلیشه سازی و اصالت شی ء ما غربی ها را از تفکر منطقی بازمی دارد. وقتی در اروپا زندگی می کردم مسلمانان و مسیحیانی را از کشورهای عراق، ترکیه و مراکش ملاقات کردم. آن زمان بود که در رفتارهای مذهبی ایشان پی بردم آنچه در زندگی غربی گم شده است داشتن درک معنوی از خویش و توجه به غیب است.
سخن آخر
من عمیقا مطالعه قرآن و نهج البلاغه را توصیه می کنم. به علاوه مطالعه کتاب خود سازی علامه امینی و کتاب الارشاد شیخ مفید را پیشنهاد می دهم.
By morteza • داستان های استبصار 0 • Tags: آمریکا, استبصار, اهل سنت, پاکستان, دبیرستان, شیعه, قم, کارمند, مستبصر, مستبصرین, وزارت بهداشت